درسته که تهران پایتخت جوان و نامدارِ ایرانه، اما استان تهران فقط محدود به این شهر جوان و پرآوازه نمیشه و خیلی وسیعتر از حرفهاست. استان تهران با کُلی شهرستان و مردمان جورواجورش، و البته جاذبههای متنوع گردشگری، میتونه مقصد خوش آبورنگی برای آدمهای اهل سفر باشه.
مثلا بد نیست بدونین که استان تهران جغرافیای حیرتانگیزی داره، و میتونه گردشگرها رو حسابی غافلگیر کنه و در طول ۲۴ ساعت، از روی قلههای برفی، سُرِشون بده تو دلِ کویر.
بله؛ دقیقا همینقدر جذاب و باور نکردنی!
تهران تا پیش از اینکه آقامحمدخان قاجار از زندان زندیه فرار کنه و بیاد اینجا در دامنههای البرز توی این قریهی خوش آبوهوا و سرسبز ساکن بشه و پایتختش کنه، خیلی اسمورسمی نداشت، اما استان تهران خیلی بیش از اینها قدمت داره.
رد پای نام تهران رو که بگیری تا دو سده پیش از میلاد هم میرسه، اما اون قدیمترها، تهرانِ ما زیر مجموعهی شهر بزرگتری به اسم «ری» بوده. القصه؛ بهطور کلی استان تهران از قدیمیترین سکونتگاههای اهالی فلات ایران بهحساب میآد.
اولینباری که یک عامل مذهبی تهران رو سر زبونها انداخت، مربوط میشه به دوران صفوی. ماجرا از این قراره که بقعهی امامزاده سید حمزه، که نزدیک حرم شاهعبدالعظیم معروف ری بوده، باعث میشده وقتی درباریها برای زیارت به ری میرفتن، توی تهران ساکن بشن. تا اینکه بالاخره شاه طهماسب حدود 400 سال پیش بنای اولین ساختمون تهران رو میذاره و یه جورهایی سنگ بنای آغاز تهران نوین رو به نام خودش ثبت میکنه.
استان تهران با مرکزیت پایتخت مشهورش، یکی از بزرگترین استانهای کشوره. از شمال همجوار مازندرانِ سرسبزه و از جنوب به کویر قم میخوره. از سمت جنوب غربی با استان مرکزی دیوار به دیوار شده و از غرب با استان البرز. البته این البرز یهجورهایی فرزند بالغشدهی همین تهرانه که حالا چند سالی هست روی پای خودش ایستاده و استان مستقلی شده. شرق استان تهران هم متصل به استان سمنانه. این چهار جهت جغرافیایی و همسایههای اطرافش، مرزهای استان تهران رو میسازن.
شهر تهران که مرکز استانه، حدود صد و خردهای سال پیش، برای اولینبار بهصورت رسمی دارالخلاقه شده و تا امروز هم پایتخت باقی مونده. اما استان تهران به غیر از پایتخت مشهور و شیکش، شهرها و بخشهای دیگهای هم داره که حتی گاهی، خود ساکنان تهران هم اونها رو کمتر میشناسن. استان تهران در حال حاضر ۱۶ تا شهرستان داره؛ تعجب کردین؟!
از میون این همه شهرستان، به نظر میرسه «شهرستان ری» تحول عجیبی رو از سر گذرونده و حالا بعد از قرنها، زیرمجموعه تهرانی قرار گرفته که خودش، یه روزگاری بخش کوچیکی از اون ری بزرگ و کهن بوده.
خلاصه که استان تهران با همهی شهرستانها و توابعاش ۱۹ درصد جمعیت ایران_ یعنی حدود ۱۳ میلیون نفر_ رو در خودش جا داده، و دستودلبازانه از خیلی بیشتر از اینها هم استقبال میکنه. البته تراکم جمعیت توی بعضی از شهرستانهای تهران بیشتره و بعضی از شهرستانهاش هم کمی خلوتترن.
استان تهران در این صد و خردهای سال اخیر اونقدر مرکز توجه صاحبان قدرت بوده، که حسابی بالیده و برای خودش جوان رعنا و در عینحال با شخصیت و پختهای به حساب میآد. هر کسی اومده روی تخت مرصع تهران نشسته، زلفی از تهران رو پیچ و تاب داده و زیباترش کرده.
از نظر فرهنگ و هنر، تهران در میون استانهای ایران حرفهای زیادی برای گفتن داره. مثلا شاه شهید قاجار اولین کسی بود که یه سالن تئاتر در تهران ساخت. همین ناصرالدینشاه در دوران حکومتش، تکیهی دولت رو ساخت تا نمایشهای مذهبی و فکاهی در اون اجرا بشه. این بنا از مشهورترین بناهای استان تهران بهشمار میره. اما زیباترین ساختمون مربوط به تئاتر، همون ساختمون مشهور تئاتر شهره، که مهندس علی سردار افخمی، طراحی و ساخت اون رو به نام خودش ثبت کرده و درست روی نقطهی مرکزی پایتخت قرار داره.
تهران همیشه مدخل هنرها و چیزهای تازه بوده. مثلا اولین سالن سینما هم حدود صد سال پیش تو این شهر بنا شده.
در کنار اینجور هنرهای نوظهور، فرش ایرانی هم توی تهران خونهی مجللی داره. موزه فرش تهران اهمیت و اعتبار جهانی داره و گنجینهی گرانبهایی رو در خزانهش نگهداری میکنه. اما این تنها موزه مهم تهران نیست. موزههای دیگهای مثل: موزه مردمشناسی تهران، موزه ملی ایران، موزه هنرهای معاصر تهران، موزه پست و تلگراف، آبگینه و سفالینه، موزه جواهرات ملی، موزه رضا عباسی، کتابخانه و موزه ملک، موزه ایران باستان، موزه آثار طبیعی و حیات وحش ایران، از جمله مکانهای برجسته تهرانن که دیدنشون گردشگرها رو حسابی سر ذوق میآره.
به علاوه توی پایتخت جای پای کلی پادشاه هست که در کاخهای مجلل ایرانی زندگی میکردن و حالا مردم میتونن اون جلال و جبروت رو از نزدیک تماشا کنن و از قدم زدن توی دل تاریخ دارالخلافهشون لذت ببرن.
استان تهران در کنار جاهای شیکوپیکی که ازشون یاد کردیم و بیشتر به درد گردشگرهای هنری و فرهنگی میخوره، جذابیتهای گردشگری دیگهای هم داره که میتونه طبیعتگردها رو راضی کنه. مثلا روستاهای دیدنی و تاریخی استان تهران گزینههای جذابی هستن. روستاهایی در نزدیکترین فاصله از مدرنترین شهر ایران. مثلا:
اما اگه گردشگری هوس کوهنوردی و طبیعتگردی به سرش زد و در عینحال نخواست که خیلی از تهران دور بشه، باز هم گزینههای جذابی در استان تهران براش وجود داره. مثلا همین دربند خودمون که تو دل شهر تهرانه و از مشهورترین جاذبههای گردشگری استان بهحساب میآد. مناظر زیبا در ارتفاع ۱۷۰۰متری، وسط کلی رستوران و فضاهای جذاب دیگه که میتونه ساعات خیلی خوشی برای گردشگرها بسازه.
اما این همهی ماجرا نیست. استان تهران میتونه تو یه روز شما رو هم از دیدن قلههای برفپوش دماوندش سیراب کنه و هم از لذت تماشای دشتهای کویری.
دور از هیاهوی شهر و زیر ستارهباران آسمون، قدم زدن روی رملهای نرم آفتابخوردهی کویری، قطعا گردشگرها رو ذوق زده میکنه. به خصوص که این تجربهی شگفتانگیز در نزدیکترین فاصله و توی دشت ورامین، در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی تهران و در همسایگی کویر مرکزی ایران ممکن میشه.
دستآخر هم رودخونهی جاجرود که تو دلِ دشت ورامین جاری میشه، این پکیج متناقض و عجیب طبیعی رو تکمیل میکنه.
رنگولعاب استان تهران و آوازهش، همیشه باعث شده شهرستانیهای زیادی در طول این سالها پایتختنشین بشن و خلاصه که تهران مقصد خیلی از مهاجرها بوده.
برای همین تهران و شهرستانهاش، رنگارنگ از فرهنگهای متنوعیان که میشه به عنوان یه جاذبهی گردشگری هم مطرحش کرد. رد پای این تنوع فرهنگی رو، اول از همه باید توی منو غذاهای مردم استان تهران جستوجو کرد.
از دیزی تا استامبولیپلو، کلی غذاهای خوشمزه و سنتی تو این فهرست وجود داره که هر کدومشون داستانی دارن و مزهی خاطرهانگیزی.
درسته که حالا دیگه سالهاست غذاهای فرنگی هم جای خودش رو تو دل مردم استان تهران وا کرده، اما هنوز هم هر شهرستانی توی این استان، بلاخره یه چلوکبابی معروف داره که گردشگرها رو به خودش جذب میکنه. تهرانیها کوبیده رو جور دیگهای طبخ میکنن و روی کیفیتش تعصب دارن. اصلا کوبیدهی تهرانی، مزه و صفای دیگهای داره.
در مورد واژه «تهران» هم گفتهاند که «ران» یه پسونده: به معنای دامنه! بنابراین «تهران» یعنی شهری در دامنهی کوه. بعضیها هم گفتهاند که تهران به معنای منطقه گرمسیریست و در مقابل شمیران به معنای منطقه سردسیری قرار میگیره. خلاصه این «تهران» متعادل که ییلاق و قشلاق رو همزمان تو دل خودش داره، سالهاست مثل آهنربا همهی مردم ایران رو از خیلی دورترها میکشونه به سمت خودش.
از نظر تاریخی شهر ری رو باید مادر تهران بدونیم، چون همهچیز تهران به نحوی با تاریخ ری ارتباط داره. مثلا زبان مردم سرزمین ری در گذشتهی تاریخی، از جمله زبانهای مادی بوده؛ بنابراین میشه گفت زبان اصیل تهران و شهرستانهای متصل بهش هم از همین ریشهی زبانی منشعب شدهن.
اما توی یه قرن اخیر و بعد از پایتخت شدن تهران، زبان و گویش تهرانی یکجورهایی زبان معیار ایران شده. تهرانی انگار گویشیست که همهی لهجههای ایران رو ازش پاک کرده باشن. البته تهرونیهای قدیم کمی گویش متفاوتی دارن که نوعی داشمشتیگری و جاهلمسلکی توش رخنه کرده.
تهرونیا به علاوه، به زرنگی و در عینحال با مرامی مشهورن و این یعنی: وقتی وارد تهران شدی باید حسابی حواست جمع باشه که اسیر زرنگبازی بچهتهرانیها نشی، ولی در عینحال دلگرم باشی که تهرونیها اگه گرفتار شدی حتما هوات رو دارن.
جمعبندی
توی این بخش تلاش کردیم استان تهران رو معرفی کنیم و در کنار تاریخچه مختصری از تاریخ کهن این استان، از جغرافیا و فرهنگ و جاذبههای گردشگریش چیزهایی رو با شما در میون بذاریم. استان تهران با طیف رنگارنگی از جذابیتهای طبیعی و فرهنگی، همیشه برای گردشگرها آغوش گرمی بوده و اونها رو راضی به خونههاشون برگردونده. تهرانگردی، یهجورهایی گردش در دل تاریخ و طبیعتی چهارفصله که بدون شک هر کسی رو به وجد میآره. دماوند عزیز از اون بالا، چشمهای به راه ماندهی استان تهرانه و دیدن شما رو انتظار میکشه.
نویسنده: محمود اشرف زارعی
من آشنای دیرینهی کلماتم. کلمات مصالحاند؛ درست مثل آجر و سیمان! و من یک کارگر سختکوشم که شبانهروز میان خودم و زبری واقعیت، دیواری از واژه میکشم.