اگه یه نگاه به دل تاریخ بندازیم، خیلی راحت متوجه میشیم که اصفهان در نقطه عطف تاریخ ایران قرار گرفته؛ اصفهان که حتی تا همین امروز با قدم زدن درونش میتونین لحظه به لحظه یک تمدن چندین هزار ساله رو لمس کنین. اما اینجا قراره یه کم بیشتر به این نقطه عطف نگاه کنیم و ببینیم که چرا مرکز استان اصفهان رو نصف جهان نامگذاری کردن.
اصفهان یکی از پرجمعیتترین استانهای ایرانه و هر ساله هزاران توریست رو به خودش جذب میکنه؛ استانی که توش پر از مکانهای گردشگری باستانی و طبیعی هستش و در طی دوران، تمامی دولتمردها سعی کردن که این گنجینههای ملی رو یکی بعد از دیگری حفظ کنن که آسیبی به این مکانها وارد نشه.
جاهای دیدنی اصفهان، جذابیتها و حتی غذاهای محلی این منطقه انقدر زیاده که اگه بخوایم خیلی ریزبینانه راجع بهش حرف بزنیم، نمیتونیم حتی تو یه کتاب جاش بدیم. اما اینجا تمام سعیمون رو میکنیم که یه توضیح کلی راجع به اصفهان، مردمش، نقاط مهم و تاریخچهاش صحبت کنیم.
اصفهان استانیه که از قدیم الایام تا به امروز اسمهای زیادی داشته؛ در دوران پارسها، اسم اصفهان «جی» بود و بعدها اسمش به «تابای» تغییر پیدا کرد. اما اگه بخوایم یه توضیح ساده بگیم که چرا در نهایت این استان اصفهان نامگذاری شد، باید بگیم که اصفهان در حقیقت به معنای سپاهها است. در ابتدا به اصفهان، سپاهان میگفتن و به مرور زمان این اسم به اصفهان تغییر کرد.
بنیانگذار اصفهان، طهمورث، سومین پادشاه پیشدادیان بوده. اصفهان یکی از مهمترین منطقههای ایران در تاریخ این کشور محسوب میشه. انقدر مهم که تا به امروز این استان سه بار به پایتختی ایران برگزیده شده؛ دورۀ سلجوقیان، دورۀ صفویان و دورۀ آل بویه. اگه کمی در زمان به عقب سفر کنیم و تاریخچۀ اصفهان رو مطالعه کنیم، متوجه میشیم که چرا این منطقه انقدر مهم بوده.
اصفهان در طی تاریخ مورد حمله ارتشها و گروهکهای زیادی قرار گرفته و چند تن از این پادشاههای خودخوانده این منطقه رو به عنوان پایتخت قلمرو سلطنتشون انتخاب کردن؛ مثلا در سال ۳۱۹ هجری قمری، مرداویج زیاری اصفهان رو تصرف کرد و پادشاهی خودش رو در این استان جشن گرفت. در سال ۳۲۷ هجری قمری، رکن الدوله دیلمی این منطقه رو تصرف و به پایتختی انتخاب کرد.
با این حملات مختلف، انتظار میرفت که شهر اصفهان هم به ویرانی تبدیل بشه، اما این اتفاق نیفتاد. تمام پادشاههایی که این شهر رو تصرف کردن، تمام تلاش و منابعشون رو به کار گرفتن تا این شهر رو از ویرانی نجات بدن و به مرور زمان اون رو تبدیل به یک آبادی کنن و تو این کار هم تا حد زیادی موفق بودن.
شاید دوران ویرانی اصفهان رو بشه بعد از حمله محمود افغان به این شهر در نظر گرفت. بعد از حمله محمود افغان، صدمههای زیادی به شهر اصفهان وارد شد و از اونجا که محمود افغان قصد سلطنت در شهر اصفهان رو نداشت، اینجا بود که اصفهان زیبا به فراموشی سپرده شد.
بعدها و در دوران سلسله زندیه و قاجاریه، اصفهان دیگه پایتخت کشور نبود و به جاش، شیراز و تهران به عنوان پایتخت انتخاب شدن. اصفهان برای مدت زمان زیادی به فراموشی سپرده شد اما از زمان شروع سلطنت پهلوی بود که این شهر تا حدودی به دوران اوج خودش برگشت.
در ابتدا، بازسازی اصفهان بود که در دستور کار دولت پهلوی قرار گرفت و بعد توسعه صنعتی بود که در اصفهان پررنگتر شد. این دو کار موازی همدیگه باعث شدن تا اصفهان روز به روز به جای بهتری تبدیل بشه. ترکیبی از دو تمدن یعنی تمدن باستانی ایران و بعد از ورود مسلمونها به ایران و تمدن اعراب مسلمون، باعث شد تا اصفهان به بستری از تمام زیباییهای هر دو تمدن تبدیل بشه.
حتی اگه همین الان هم داخل اصفهان قدم بردارین متوجه میشین که معماریهای این منطقه تحت تاثیر هر دو تمدن قرار گرفته.
شاید جالب باشه بدونین که در روزهای اولیه برپایی اصفهان که به زمان هخامنشیان برمیگرده، کوروش کبیر یهودیهای زندانی در بابل رو بعد از فتح بابل آزاد میکنه و این موضوع باعث میشه که یهودیهای زندانی به مکانهای مختلفی سفر کنن.
خیلی از این یهودیها به فلسطین میرن و اونجا رو به عنوان خونه جدیدشون انتخاب میکنن و تعدادیشون هم به اصفهان سفر میکنن و شروع به ساخت خونه در این منطقه زیبا و سرسبز میکنن. به مرور زمان و وقتی سلجوقیان روی کار میان، اصفهان کم کم به مرکز نظامی کشور بدل میشه.
خیلی از سلطنتهای ایران، ارتششون رو در منطقه اصفهان نگهداری میکردن و این استان بزرگ مرکز مناسبی برای پرورش سربازها و نیروهای جنگی جدید بود. اصفهان سه پایگاه نظامی بزرگ داشت که هر کدوم از این پایگاهها سربازهای زبده و متخصص برای جنگاوریهای مختلف رو پرورش میداد و سلطنتهای مختلف تونسته بودن به کمک تواناییهای این نیروهای زبده، دستاوردهای زیادی رو به دست بیارن.
همونطور که گفته شد، رشد صنعتی اصفهان در زمان پهلوی بیشتر از گذشته شد. چندین کارخونه جدید در اصفهان راهاندازی شد که از مهمترین این کارخونهها میشه به یازده کارخونه پارچه، دو کارخونه کاغذ، پنج کارخونه سیگار، یک کارخونه کفش و چکمه و یک کارخونه تولید شلوار اشاره کرد که اکثر سرمایه تولید این کارخونهها توسط خود مردم اصفهان گذاشته شد و مردم اصفهان تونستن که زندگی خوبی برای خودشون با سودی که از این کارخونهها به دست آورده بودن، دست و پا کنن.
استان اصفهان خیلی بزرگتر از اون چیزی هست که فکر میکنین. اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری و در جنوب پایتخت ایران یعنی تهران قرار گرفته و میشه گفت که یک فاصله نسبی تا پایتخت کشور داره. این استان از غرب به خمینیشهر، از جنوب به فَلاوَرجان، از شمال هم به کویر میرسه.
با این که آب و هوای اصفهان سرد و خشکه، اما برف و بارون بسیار کمی در این شهر میباره و به خاطر همین موضوع، شهر اصفهان که مرکز استان اصفهان محسوب میشه، آلودهترین کلانشهر ایرانه که خبر چندان خوبی برای شهروندهای این شهر نیست.
یکی از دلایلی که باعث میشه این استان بارش برف و بارون چندانی نداشته باشه، به خاطر اینه که ناهمواریهای زیادی اطراف این استان رو احاطه کرده که از مهمترین اونها میشه به رشتهکوههای زاگرس اشاره کرد. به خاطر وجود این ارتفاعات و جابهجا نشدن ابرهای بارونزا و هدایت نشدنشون به سمت این استان، بادهای سرد به اصفهان نفوذ میکنه، اما خبری از برف و بارون نیست.
اصفهان در تابستون میتونه تا ۴۳ درجه دما داشته باشه و میشه گفت که تا حدودی گرم باشه اما زمستونهای اصفهان هم واقعا سرده. دمای اصفهان در فصل زمستون به منفی نوزده درجه میرسه.
متاسفانه طی دهه اخیر و به خاطر مدیریت نادرست، اصفهان که زمانی قطب کشاورزی در ایران بود، به استانی بحرانزده تبدیل شده و به سختی میشه در این استان کشت و کشاورزی انجام داد. البته امیدواریم که طی سالهای آینده، این مشکلات برطرف بشه.
استان اصفهان بیش از ۲ میلیون نفر جمعیت داره و جزو ۵ کلانشهر ایران با بیشترین جمعیت محسوب میشه. شهرهای زیادی مثل کاشان، خمینیشهر و ابیانه استان اصفهان رو تشکیل داده که همشون شهرهای مهمی در ایران محسوب میشن.
اگه بخوایم راجع به جاذبههای گردشگری چه طبیعی و چه غیرطبیعی صحبت کنیم، میتونیم یک سریال تلویزیونی ۱۰۰۰ قسمتی بسازیم. راجع به این که چگونه این مناظر ساخته شدن و داستان هر کدومشون چطوریه!
بزارید که اول از همه راجع به زایندهرود صحبت کنیم؛ زاینده رود اهمیت زیادی در این استان داره. تقریبا میشه گفت که تمدن اصفهان به خاطر زاینده رود شکل گرفت. جلگه زاینده رود باعث شد تا زمینهای این استان برای کشاورزی مناسب باشه و اولین مردمی که به اصفهان اومدن، به لطف زایندهرود تونستن کشاورزی رو آغاز کنن.
و اما ابیانه؛ روستای ابیانه با خونههایی که دیوار قرمز رنگ دارن و هوای خنکش به برخاطر قرارگرفتن تو ارتفاعات و مردمی که با لباسهای محلی تو این روستا میچرخن. این روستا انقدر زیباست که سالیانه هزاران توریست بهش سر میزنن تا بتونن تو موقعیت جذاب این روستا قرار بگیرن.
روستای چادِگان هم از جذابیتهای طبیعی اصفهان هستش که احتمالا زیاد اسمش رو نشنیدید؛ این روستا به زایندهرود چسبیده و پر از سرسبزیه و هوای بسیار تازه و خنکی داره. نمایی که این روستا ارائه میده انقدر زیباست و سرسبزه که نمونهاش رو شاید فقط تو شمال کشور دیده باشید.
اگه هم که اهل آبشار و دره هستید، اصفهان چند گزینه خیلی خوب براتون داره که از تماشا کردن زیباییهاش به هیچوجه خسته نمیشید. دره بید فریدَن، آبشار شاه لولاک، زر چشمه، پارک سرچشمه کوهسار، چشمه مرغاب عسگران و چشمه ناز ونک همه و همهشون جذابیتهای مختص به خودشون رو دارن. اما نکته از همه جالبتر اینه که با وجود این همه سرسبزی و آبهای جاری تو اصفهان، اگه کویر هم دوست داشته باشین، باز هم گزینههای زیادی روی میز دارین.
کویر ورزنه، کویر مرنجاب و دشت لاله واژگون در اصفهان بهترین دشتها و کویرهایی هستن که میتونین پیدا کنین. اونایی که کویرباز هستن و کویرهای خوب ایران رو میشناسن، قطعا یه بار ورزنه و مرنجاب رو دیدن و میدونن که چقدر زیبایی و آرامش داره.
اگه هم یه سر به کاشان بزنین، به خصوص اگه تو فصل گلابگیری باشه، میتونین از پروسه گلابگیری تو شهر دیدن کنین و اگه به قمصر سر بزنین، وارد طبیعتی میشین که خارج شدن ازش کار واقعا دشواریه و میتونین ساعتها تو قمصر بگردین و لذت ببرین.
اما اگه دنبال جاذبههای باستانی اصفهان میگردین و میخواین از معماری عجیب باستانی ایران لذت ببرین، دفترچه یادداشتتون رو آماده کنین که میخوام براتون یه لیست کامل بنویسم. لیستی که همینطوری ممکنه ادامه پیدا کنه!
اول از همه بریم سراغ سمبل اصفهان یعنی میدان نقش جهان! گشتن تو این میدون به تنهایی خودش چندتا از گزینههای جاذبههای گردشگری اصفهان رو تیک میزنه! انقدر جاذبههای گردشگری در اطراف میدان نقش جهان زیاده که باید یک روز کامل رو فقط اختصاص بدید به این میدون همهچی تموم!
خود میدون که رویاییه! سرسبز، زیبا، پر از حجرهها با معماری قدیمی، فروشندههایی که کلی قصه دارن و کلی مسافر و رهگذر دیدن و البته برگههای ملموس از تاریخچه ایران!
اهمیت اصلی این میدان تنها به نقش و معماری خیرهکنندش نیست؛ یکی دیگه از دلایلی که باعث میشه تا این میدون به یکی از استراتژیکترین مکانهای تاریخی اصفهان بدل شه، اینه که چندین مکان تاریخی و جذاب دیگر هم در این میدان بنا شدهان.
میدان «نقش جهان» یکی از دلایلی است که اصفهان را «نصف جهان» قلمداد میکنن؛ سیل عظیمی از نقاشهای بزرگ دنیا در سفرهایی که به ایران داشتن، بارها گفتن که میدان «نقش جهان» یکی از قشنگترین مکانهای گردشگری دنیاس و تا به امروز هم نقاشیهای بسیار زیادی از قدیمالایام تا به حال از این میدان در موزههای مختلف نگهداری میشه.
اما کلی مکان جذاب دیگه تو اصفهان وجود داره که باید بهشون سرد زد؛ سی و سه پل، پل خواجو، منار جنبان، مسجد امام اصفهان، مسجد جامع اصفهان، کلیسای وانک، چهلستون، چهارباغ عباسی، جلفا، کاخ هشت بهشت، حمام شیخ بهایی، حمام فین کاشان، مرقد آقا علی عباس، موزه تاریخ طبیعی اصفهان، حمام قاضی، برج کبوتر، آکواریوم اصفهان، خانه زهتاب و کلی مکان دیگه که همونطور که گفتم، تو یه لیست ساده جا نمیشه. باید یه کتاب واسش نوشت!
بیش از ۸۰ درصد جمعیت اصفهان رو فارسها و باقی جمعیت این استان رو لرها، قشقاییها، کردها و سایر اقوام ایرانی تشکیل میدن. مردم اصفهان با این که زبون فارسی دارن، اما با گویش و لهجه اصفهانی صحبت میکنن. همون لهجه شیرین که به جای کلمه «است» یا «هستش»، یه حرف «س» ساده اضافه میکنن که بسیار لهجه شیرین و جذابیه.
پراکندگی اقوام ایرانی در این شهر هم قابل توجهه؛ اقوام یهودی اصفهانی که تقریبا قدیمیترین خاندان اصفهانی محسوب میشن، در محله جویباره زندگی میکنن و اگه به این شهر مسافرت کنین، میتونین تنوع و تفاوت زندگی این قوم رو در مقایسه با دیگر شهرهای ایران مشاهده کنین.
ارمنیها و زرتشتیهای زیادی در این استان زندگی میکنن که البته مثل یهودیهای اصفهان تو یک شهر متمرکز نیستن و میشه اثر این اقوام رو تو همه شهرها پیدا کرد.
مردم اصفهان رسوم و آداب بسیار زیادی دارن که این روزا خیلی کمتر از قبل شده اما هنوز میشه تو بعضی از روستاهای استان اصفهان، این رسمها رو دید که اجرا میشن؛ هر چند به ندرت، اما این رسوم هنوز هم وجود دارن.
مثلا سر زدن به قبور در گذشتگان زمان تحویل سال و گذاشتن سفره هفتسین روی سنگ قبر عزیزهای از دست گذشته، یکی از رسومی هستش که مردم اصفهان هنوز بعد از سالها انجام میدن. یا مثلا قاشقزنی دم چهارشنبه سوری هم یکی از آداب قدیمی مردم اصفهانه که هنوز در شهرهای این استان در جریانه.
در شهر کاشان که یکی از شهرهای استان اصفهان هستش، جشنی به نام پنجه وجود داره که تو پنج روز آخر اسفند برگزار میشه. این پنج روز دو ماه قبل از اومدن اسفند برنامهریزی میشه و مردم کاشان این پنج روز رو به مناسبت ورود به سال جدید جشن میگیرن.
مراسم آتشافروزی هم مراسم بسیار جذابیه که نوجوونها و کودکان بالای تپهها با آتش زدن خارها، در اواسط دی ماه، این مراسم رو برگزار میکنن. شبهای چله هم در اصفهان برخلاف خیلی از استانها، در دو شب برگزار میشه. خانوادههای اصفهانی دور همدیگه جمع میشن و غذاهای محلی خوشمزه اصفهانی میخورن و همیشه هم وسط سفرشون یک هندونه وجود داره.
حالا که صحبت از غذاهای محلی و خوشمزه اصفهانی شد، بد نیست که چندتا از بهترین غذاهای اصفهان رو هم اینجا براتون معرفی کنیم.
اول از همه، بریون! مگه میشه به اصفهان سفر کرد و بریون خوشمزه رو تجربه نکرد. غذای مقوی و خوشمزه که با اکثر ذائقههای ما ایرانیا خوش میاد و با این که مشابهش رو قبلا حتما یک بار تجربه کردیم، اما خوردن بریون تو بریونیهای اصفهان یه چیز دیگس! درسته، اسم این غذا در حقیقت بریونی نیست؛ بریونی به جایی میگن که این غذا یعنی بریون رو میفروشن.
اگه بازم غذای محلی اصفهانی با پایه گوشت دوست دارین تجربه کنین، میتونید سراغ زرده کباب برین که یه نوع شامی بسیار خوشمزس که ممکنه اسم این غذارو خیلی از کمتر از غذاهای دیگه اصفهانی شنیده باشین اما بهتون قول میدم که بعد از خوردنش تازه میفهمین که یه شامی خوشمزه یعنی چی.
یخمه ترش هم یکی دیگه از غذاهای محلی اصفهانیه که برخلاف اسمی که داره، طعمش خیلی شیرینه و یه غذا بر پایه میوه محسوب میشه که توش پر از زردآلود و هلوئه که طعم دلچسبی داره و از اون دسته غذاهاست که هر کسی میتونه از خوردنش لذت ببره.
حلیم بادمجان و کله جوش هم دو غذای آبکی اصفهان هستش که احتمالا قبلتر اونها رو تجربه کردین اما اگه به اصفهان سفر کردین، حتما این غذاها رو تجربه کنین، که اصفهانیها چاشنیهای مخصوصی به این غذاها میزنن که این غذاها لذیذتر از قبل میشه.
من حتی خودمم آش سماق نخوردم اما به نظرم وجود سماق تو غذا میتونه آش رو خیلی خوشمزه کنه. قیمه ریزه از اون غذاهاست که قیافش شاید برای همهمون آشنا باشه. یه قیمه خیلی خوشمزه که حس متفاوتتری از قیمههای معمولی داره.
اگه هم دنبال یه دسر خوشمزه میگردین، حتما حتما حتما خورشت ماست رو تجربه کنین. البته این دسر هیچ شباهتی چه تو قیافه و چه تو مزه با اسمش نداره؛ این دسر ترکیب گوشت ریش ریش شده زیاد، ماست و زعفران و یه سری مواد دیگه هستش. یه دسر شیرین، مقوی و مجموعه حیرت انگیزی از مزه که با خوردنش واقعا سورپرایز میشین!
اصفهان خوراکیهای خوشمزهی دیگهای مثل پولکی و سوهان و باقلوا هم داره که خیلی خوشمزس و میتونین به عنوان خوراکی توی خونه و حتی سر راهتون تستشون کنین. اگه هم تو تابستون دلتون خواست یه کم گرمای هوا یادتون بره، میتونید دوغ یخ و گوشفیل رو تجربه کنین که واقعا دلچسبه.
حالا میخوام براتون هم از یه خوراکی خوشمزه بگم که هم صحبت از غذاهارو تموم کنیم هم وارد مبحث بعدی، یعنی سوغاتیهای اصفهان بشیم.
گز سوغات اصفهانه. گز هم تو دو نوع پستهای و آردی تو اصفهان وجود داره که هر دو تاشم خوشمزه و شیرینه و این دیگه بستگی به ذائقه شما داره.
حالا بریم سراغ صنایع دستی؛ اصفهان به معنای واقعی کلمه پایتخت فرهنگی ایران محسوب میشه و عجیب نیست که خیلی صنایع دستی هنرمندانه رو میتونین تو این استان پیدا کنین. صنایع دستی خاتمکاری شده یا ظرفهای فلزی قلمزده شده که همشون نمای جذابی رو میتونن به دکوراسیون خونه شما بدن.
مسگری، میناکاری و فیروزهکوبی هم تو اصفهان به کرات دیده میشه و کافیه تو بازارهای اصفهان چرخ بزنین تا از تنوع محصولات اصفهان که هر کدوم یکی از هنرهای بیشمار این استان رو نشون میده، سرگیجه بگیرین.
نمیشه کتمان کرد که اصفهان استان بسیار مهمی در ایران محسوب میشه؛ تک تک خیابونهای این استان نشون دهنده برگی از تاریخ ایرانه و با تمام ویرانی و آبادیهایی که این استان به مرور زمان به خودش دیده، همین الان هم میتونین محسور زیباییهای این استان بشین. استانی که تداعیگر یک ایران آباد و یک ایران پرافتخار هست.
نویسنده: امیرحسین والی
با دستها میشه خیلی کارهای خطرناکی انجام داد؛ اما خطرناکترینش نوشتنه. کاری که ازش خسته نمیشم.