شهر اردستان | سرزمین اصالت و فرهنگ

به فرزند دیگه‌ای از کویرِ بی‌انتها سلام می‌گیم. اردستان؛ فرزند پاکی که رگ‌های حیاتش به دست مهربان مردمش جریان پیدا تا سیراب کنه این خاک پر عطش رو. سرزمینی پر ماجرا، از هزاران سال پیش تا به حالا. شب‌های پرستاره این شهر چیزی نیست که از خاطر کسی پاک بشه.
اردستان به‌واسطه هم‌آغوشی با کویر و کوهستان؛ سرمای برف سفید و گرمای آفتاب طلایی رو به خودش می‌بینه. زمستون‌های کوتاه اما سرد و استخون سوز و تابستون‌های بلند و طاقت‌فرسا تناقضی زیبا واسه اقلیم این دیار ساخته. جایی که آزادانه می‌تونین سر به کوه و بیابون بزنین. فرقی نمی‌کنه، شیفته طبیعت بکر باشی یا طرفدارِ سیر تو تاریخِ کهن ایران؛ مهم اینه که جای درستی واسه گردش انتخاب کردی.

اردستان

قصه شهر اردستان

اردستان از کهن‌ترین شهرهای ایرانه. جایی که هنوز آثار هفت شهر لیلاز، از شهرهای مهم ایران باستان، تو اون باقی مونده. حیاتِ این پیر دنیا‌دیده به افسانه‌ها و داستان‌های قدیمی گره خورده و پیوندش در جای‌جای اردستان دیده می‌شه.
روایت‌هایی شیرین و شنیدنی واسه این شهر وجود داره. نام اردستان رو تو تاریخ و افسانه‌ها زیاد می‌شنوین. مردمش باور دارن اردستان در اصل تغییر یافته «ارگِ دستان» یعنی مسکن و ارگ رستم دستانِ شاهنامه‌ست. برخی می‌گن، اسم اردستان یادگار دوران باستانه؛ به معنی زمین مقدس یا زمین پوشیده. ارگستان و آرداِستان؛ به معنی جایی که زمینش به سفیدی آرده، نام‌های دیگه‌ا‌‌ی هستن که واسه این شهر نقل شده.
این شهرستان سه شهر به نام‌های مهاباد، اردستان و زواره رو زیر مجموعه خودش داره که هر کدوم تاریخی کهن رو به دوش می‌کشن. از افسانه‌هایی مثل گنج‌ها و طلسم‌ها گرفته تا داستان‌های تاریخی مثل جنگ دو سردار دشمن در دشت‌های شهر و ماجراهای حمله دزدان و راهزنان به شهر.

تاریخچه شهر اردستان

شهر اردستان پیشینه‌ای قبل از دوره اشکانی و ساسانی داره. بنای اولیه این شهر رو مثل خیلی از شهرها و روستاهای دیگه در کنار آب گذاشتن. اردستان در پای قنات تاریخی اَروَنه با قدمتی حدود ۳۰۰۰ سال، پا گرفته تا شهری ساخته بشه که ما امروز می‌بینیم. این شهر از روزگار قدیم بر سر راه بازرگان‌های جاده ابریشم بوده و حتی امروز؛ تو جاده مهم ترانزیتی تهران-بندرعباس دین خودش رو به مسافرها ادا کرده.

گویش، مذهب و محله‌های اردستان

گویش مردم اردستان؛ گویشی از شاخه فارسیه. ریشه زبان مردم این منطقه، فارسی میانه‌ست که در دوره حکومت اشکانیان رواج داشته و به زبان متن‌های اوستا خیلی نزدیکه.
اهالی اردستان مسلمان و شیعه‌اند، اما ظاهراً درگذشته، ساکنان زرتشتی بسیاری داشته. وجود چهار راهی به نام «لب جوی گبره» در محلۀ فهره، «قبرستان گبرها» و همچنین بقایای دخمه‌های بالای تپه تو شمال بزرگ‌ترین گورستان شهر این نظر رو تأیید می‌کنه.
این شهر به شش محله قدیمی تقسیم می‌شه که هر کدوشون قناتی تو دل خودش داشته. این محله‌ها به وسیله باغ‌هایی که کنار جریان آب روانِ قنات‌هاست از هم جدا می‌شن.
از جمله محله‌های معروف این شهر می‌تونیم به: رامیان، فَهرِه، مون، باب‌الرحی (برار)، محال، لب جوی کوشک، بازار وکبودان اشاره کنیم. هر کدوم از محله‌ها با مردم باصفای خودش داستان‌هایی تو دلش داره. مثل داستان جنگ سطان حسین و امیر اویس که از دهان مردم اردستان واسه بچه‌هاشون نقل می‌شه. می‌گن دو سردار جوون دشمن، زیر آفتاب سوزان دشت‌های بیرون شهر مبارزه می‌کنن. هر دو سرباز تو این جنگ به شدت زخمی می‌شن و می‌میرن. مردم اردستان این دو جوون کشته شده رو، روی دو تپه روبه‌روی هم دفن می‌کنن. پدر امیراویس روی مزار پسرش با دو قطعه مرمر سفید سنگ قبری زیبا که با آيات و نقش‌های اسلیمی تزیین شده می‌سازه تا نشونی باشه واسه عشق ابدیش به فرزند. اهالی اردستان به هردو سرداری که تو راه باورشون کشته شدن، احترام می‌زارن.

سوغات و صنایع‌دستی اردستان

همیشه وقتی به سفر می‌ریم، کسی چشم‌به‌راه، منتظر ماست. بردن سوغاتی خوراکی یا صنایع‌دستی از سفرمون برای بقیه و حتی واسه خودمون، خاطرات سفر به اون شهر رو موندگارتر و شنیدنی‌تر می‌کنه. از اردستان با وجود صنایع دستی بسیار و خوراکی‌های لذیذش دست خالی برنمی‌گردین.
پارچه بافی، آهنگری، نمد مالی، کرباس ‌بافی، سبد بافی، چارق دوزی، گلیم بافی، گیوه دوزی و میناکاری؛ فقط گوشه‌ای از هنر دستِ مردم خوش ذوق این دیاره. هنری که برخیش کم‌رنگ شده و بعضی هنوز رونق داره. تو روزگار گذشته نوعی پارچه می‌بافتن که تو روستاهای اطراف، بهش «جان ماز» و تو شهر اردستان بهش اهرامی یا اهرومی می‌گفتن. تعداد کمی از کهنسال‌های این‌جا هنوز نحوه بافتش رو به یاد دارن. این پارچه که شبیه پتوی مسافرتی بوده؛ کار زیر انداز یا پتو رو انجام می‌داده.
سنگ تراشی قبل از اسلام تو منطقه اردستان و اطرافش قدمت داشته. وسایل سنگی مثل هاون، آسیاب دستی، سنگ آب و ظروف سنگی از محصولات پر کاربرد این حوزه است که روی اون‌ها نقش و نگارهایی رو حک می‌کنن. سنگ تراشی هنوز هم تو روستای توتکان رونق داره.
تا حدود پنجاه سال پیش که اردستان هنوز قطب تولید پنبه بود، پارچه کرباس اردستان به اصفهان و تهران صادر می‌شد. تو دوره قاجار، اردستان قطب پرورش و تولید پنبه بوده. تعدد قنات و فراونی آب منطقه، کولوزه کاری (کاشت پنبه) رو برای مردم این منطقه میسر می‌کرد. کمبود آب باعث شد تا کرباسِ معروف اردستان رونق خودش رو از دست بده و فقط اسمی از اون باقی بمونه.

خوراک‌های اردستان

از خوش‌مزه‌های سوغات اردستان نون قُپی، نون خشکه، انار، انجیر و ماست امیران، شهرت بیشتری دارن. هرکدومش ریشه قدیمی تو اردستان داره و مردم، این‌جا رو به این سوغات می‌شناسن.
اهالی اردستان همیشه به نون نگاه مقدسی داشتن. نونوا‌ها معمولاً خانوم بودن وجایگاه اجتماعی بالایی داشتن. نون قپی، با عطر و طعم بی‌نظیرش تو اردستان طرف‌دار زیادی داره. اگه می‌خاین سوغات ببرین، بهتره نون خشک که خودشون بهش خشکه‌پز می‌گن رو انتخاب کنین.
سوغات خوردنی دیگه‌ی اردستان ماسته. اردستانی‌ها ماست رو کیسه می‌ا‌ندازن و اون رو با سبزی‌های معطر مخلوط می‌کنن.
به‌واسطه وجود قنات‌ها تو این شهر و روستاهای اطرافش محصولاتی باغی و کشاورزی مرغوبی تولید می‌شه. انار معروف‌ترین میوه اردستانه. هرجا انار باشه، مزه ترش و ملسه رب انار هم کنارشه. کاربرد زیاد این میوه بهشتی و رب انار واسه تهیه غذا باعث می‌شه که سوغاتی خوش و رنگ و لعابی از این شهر ببرین.
انجیر، مربای انجیر و سبزی‌های این شهر به‌خصوص تَرخونش؛ جز سوغات خوراکی قدیمی اردستانه.

باغ انار اردستان

غذاهای سنتی اردستان

قسمت جذاب هر سفری که کسی نمی‌تونه ساده ازش بگذره، غذاهای سنتی شهره. اگه بخاین سرِ سفره‌ی سنتی اردستان غذا بخورین با وجود تنوع خوش‌مزها و دست‌پخت کدبانوهاش دلی از عزا درمیارین. از غذاهای سنتی اردستان که هنوز هم خیلی‌هاش طبخ می‌شه، می‌تونیم از: کالجوش، قیمه شورا، خورش متنجنه، خورش بادمجون و رب انار، پلو ذرت، کاچی قورمه و خورش سبزی‌ترش، اسم ببریم.
جاذبه‌های تاریخی و طبیعی
بعد از خوردن یه غذای لذیذ گشتی تو شهر بزنین و با شاهکارهای معماری و طبیعی اردستان بیشتر آشنا بشین. جاذبه‌های طبیعی شهر زیبای اردستان ساده و دلنشینن. مثل زیبایی آسمون آبی تو روز روشن یا درخشش ستاره‌های بی‌شمار تو سیاهی شبش.

باغ‌های انار اردستان

وقتی تو کوچه باغ‌های اردستان قدم می‌زنین؛ به کلی فراموش می‌کنین که تو یه شهر کویری هستین. هوای تازه، صدای پای آبی که از دل قنات‌های شهر جوشیده و چَهچَه‌ی پرندگان بی‌اختیار شما رو به دنیای دیگه می‌بره. مردم خوش‌ذوق اردستان با هدایت کردن آب قنات‌ها؛ شهر رو از سرخی انار پر کردن. انارهای ترک خورده و قد کشیده روی دیوار شما رو به سمت باغ می‌کشونه. وقتی پا به یکی از این باغ‌ها می‌زارین؛ صاحب اون، با بفرما گفتن شما رو دعوت به تماشای باغش می‌کنه. انارها رو مثل بچه‌هاش می‌دونه که هر کدوم نامی دارن، مثل: انار شاهوار، مَنشا، سیاه، بی‌دونه و پوست سبزه. بعد از خداحافظی با صاحب باغ به خودتون می‌گین گر زِ هَر میوه بگذریم امسال، نگذریم از انار اردستان.

مسجد امام حسن (ع) اردستان

این مسجد یکی از آثار تاریخی اردستانه که تو بازار محلۀ کبودان ساخته شده، چهارطاقی‌های مسجد؛ گواه از قدمش به دوره ساسانی می‌ده که تو اون زمان آتشکده بوده. مناره‌های دوگانۀ استوانه‌ای ایوان‌ سردر که اولین‌بار تو دورۀ سلجوقی دیده شدن و شبستان و محراب گچ‌بری، نشون از تغییراتی می‌ده که تو بنا داده شده. در حال حاضر، تنها قسمت پایینِ یکی از دو مناره و قسمتی از سردر که به کتیبه‌های خط کوفی تزیین شده، باقی مونده. در مورد عبور امام حسن (ع) از اردستان، زمان برگشتن از قم یا یزد نقل شده، اما سندی برای صحت این قصه وجود نداره.

مسجد جامع اردستان؛ تقدسی به قدمت آتش

مسجد جامع اردستان؛ جایی که گرمای آتش زرتشتی‌ها با محراب نماز مسلمون‌ها گره می‌خوره. این مسجد یکی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مسجد‌های تاریخ ایرانه که در ابتدا آتشکده‌ی ساسانیان بوده. از ویژگی‌های بارز این مسجد می‌شه به دو طبقه بودن، قدمت بیش از هزار سال و دومین مسجد چهار ایوانی تاریخ اسلام اشاره کرد. تو این مسجد امکان دیدن هسته‌ی اولیه و آتشکده‌ی بنا وجود داره. حیاط بزرگ و سنگ‌فرش شده و تنوع ستون‌ها تو شبستان جلب‌توجه می‌کنه. این بنای باشکوه، سرگذشت میزبان‌هاش رو تو خشت به خشت خودش پنهون کرده. تو شبستان جنوبی گنبدخونه‌ای هست که به پیشونیش کتیبه‌ای از جنس سنگِ سماق حک شده؛ فرمانی از شاه‌عباس صفوی (پنجمین پادشاه صفوی) به خط ثلث برای تخفیف مالیات شیعیانِ اردستان. هنوز هم گچ بری‌های محرابِ این مسجد از سحر تا شام نظاره‌گر نیایش مردمه.
مسجد جامع اردستان تو مرکز محلة محاله. معماری مسجد جامع اردستان متناسب با اقلیم اردستانه. زمستون گرم و تابستون خنک؛ حاصل هنر معماری کویر تو اون زمانه.

مسجد جامع اردستان

قنات دوطبقه مون:

گوشه‌ای از شاهکار معماری رو می‌شه در رگ‌های آبی کویر جستجو کرد. قنات، یکی از شگفتی‌های معماری کویریه که به وسیله اون از آب اندک کویر بهره‌برداری می‌کردن. شناسایی مکان دقیق سرچشمه آب قنات و حیات بخشیدن به کویر، کار مقنی‌هاست.
قنات دوطبقه اردستان یکی از همین شاهکارهاست که دو جریان آب متفاوت با وجود مسیر یکسان اون رو شگفتی ساز کرده. قدمت دقیق این قنات مشخص نیست. داستانی درباره حفر این قنات نقل می شه؛ می‌گن مقنی یزدی شبی رو مهمون مردم اردستانه و صدای آب رو از زیر زمین می‌شنوه. مکانش رو به مردم نشون می‌ده و شروع به حفر قنات می‌کنن. بعد از مدتی مقنی یزدی، دوباره به این شهر برمی‌گرده و بازهم صدای دیگری در زیرِ زمین می‌شنوه و مردم دوباره شروع به حفر می‌کنن. قنات دوطبقه مون با دو جریان آب متفاوت در یک مسیر ساخته می‌شه. فاصله این قنات تا چاه مادر حدود چهار کیلومتره. جالبه بدونین آب قنات دوم، چاه قنات اول رو ۱۸۰ درجه دور می‌زنه. آب قنات‌ها روی همدیگه منطبق می‌شه، اما اصلاً با هم مخلوط نمی‌شه. طعم این دو آب کاملاً متفاوته. آب‌های قنات طی مسیرشون به مکانی جذاب، به اسم رختشورخونه می‌رسن. مکانی چندصدساله که مردم محلی هنوز به شیوه نیاکانشون ازش استفاده می‌کنن. تو کویر هیچ آبی هدر نمی‌ره. این آب در نهایت به چند قسمت تقسیم می‌شه و به باغ‌های محلة مون و روستاهای سر راهش می‌ریزه، تا بالاخره دوباره به زمین برگرده. این اثر ارزشمند تو فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده.

قنات دو طبقه مون

قنات اَرْوَنه

اردستان به خاطر کویری بودنش ذخایر آب محدودی داره. به خاطر همین محدویت مهندسی ساخت قنات تو این منطقه منحصر‌به‌فرده. قنات معروف دیگه تو شهر اردستان، قنات ارونه‌ست. این قنات رو جزو شاهکارهای تقسیم آب می‌دونن. آب این قنات همیشه جاریه. می‌گن حتی بعد از هفت دوره خشک‌سالی آب ارونه خشک نمی‌شه. قدمت دقیقی برای این قنات نیست ولی گفته می‌شه تاریخ ساخت اون، به بیش از هزار سال قبل از اسلام می‌رسه. حتى برخی بنای اون رو به اروند شاه، نیای بهمن نسبت دادن. در واقع، قنات ارونه را علت اصلی شکل‌گیری اردستان، و کیومرث پیشدادی را بانی این قنات و برپا کنندۀ شهر می‌دونن. قنات ارونه به ۶ جوی تقسیم می‌شه که چهار آسیاب تو مسیر این جوی‌هاست. تقسیم بندی آب این قنات رو به شیخ بهائی در حضور خواجه نصیرالدین طوسی نسبت می‌دن. این قنات تو سال ۱۳۸۲جز آثار ملی به ثبت رسیده.

قنات ارونه

مسجد خسرو

تو گوشه‌ای از این شهر، مسجد تاریخی و ارزشمند دیگه‌ای به نام مسجد خسرو قرار گرفته. مسجد خسرو که سه‌طبقه و یه شبستان داره تو دوره صفوی ساخته شده. معماری ساده این بنا به دور از هر تزیینیه و با خشت و گل ساخته شده. گنبد زیبایِ مسجد خسرو روی یه فضای باز مربع شکله که جلوة خاصی به این بنا داده. تو دوره قاجار آب‌انباری در کنار این مسجد تاریخی ساخته شده.
اردستان هزاران اثر تاریخی و گردشگری تو دل خودش داره که ۳۹ تا از اون‌ها تو فهرست آثار ملی ثبت شدن. از جمله بناهای تاریخی معروف دیگه‌ای که می شه ازش نام برد: مسجد ملا یعقوب محله کبودان، مقبره سلطان سید حسین، آتشکده مهر اردشیر، مسجد جامع اونج، مقبره سلطان بیگ اردستان، مقبره پیر مرتضی، آب انبارخسرو، آب انبار مون، کاروانسرای بغم، کاروانسرای ظفرقند و مقبره امیر اویس اردستانه.

مسجد خسرو اردستان

مشاهیر شهر اردستان

از روزگار قدیم تا به حالا، شهرهای کویری همیشه مهد پرورش مشاهیر و نخبه‌های علم و هنر بودن. شهر اردستان از این قاعده مستثنی نیست و مشاهیر بزرگی رو در دل خودش پرورش داده. که سید حسن مدرس (روحانی و سیاست‌مدار) و سهام السطنه عامری (سازنده بنای تاریخی خانه عامری‌ها) از جمله اون‌ها هستن.

و در پایان باید بگیم که اردستان در همسایگی کاشان، نطنز و نایین قرار داره و تا مرکز شهر اصفهان باید فاصله‌ای در حدود ۱۰۵ کیلومتر رو طی کنین. شهر اردستان این دیار با اصالت ایران، سال‌ها با صدای کهن و آروم خودش، دعوت کننده علاقه‌مندان به دیدن تاریخ، فرهنگ، زمین سبز و هوای پاکش بوده. اگه چشمتون از شهرهای دودگرفته و ساختمان‌‌های بلند خسته شده‌، اردستان با تمام سخاوتش منتظر تسکین نگاه‌ زیبای شماست‌.

الهام چنگایی

نویسنده: الهام چنگایی

من الهامم. دختری که مثل تنهاترین نهنگ دنیا, آواز دلنشین سر می‌ده و تو کتاب‌ها غرق می‌شه. مثل یه گنجشک که نوک می‌زنه و روزی می‌گیره، کلماتی که تو مغزم جیک‌جیک می‌کنه، با نوک زدن روی کاغذ و کیبورد میارم. نوشتن رو دوست دارم چون ذهنم رو درگیر و خالی می‌کنه.

نظرات

  • هنوز نظری ندارید.
  • یک نظر اضافه کنید