در دل شهرهای کویری فلات مرکزی ایران پیش میریم تا به دیار نایین برسیم. جایی که حرفهای زیادی واسه گفتن داره. نایین، شهر لبریز از قناعت، دیانت و پارسایی که مرزهای دوری رو پیموده تا نامش برای همیشه تو ایران جاودان بمونه. اینجا جغرافیای هنر اصیل ایرانی رو در تاروپود فرشهای دستبافت پر نقشش، میشه جستجو کرد. نایین سرای بهترینهاست اگه بیشتر بشناسیدش.
دربارة نام این شهر قصهها بسیاره. برخی میگن نایین از گیاهی باتلاقی به نام «نی» گرفته شده، یا یهودیهایی که از اورشلیم به شرق ایران اومدن این شهر رو به یاد وطن خودشون ساختن. اما سندی واسه این نقلقولها وجود نداره. عناوینی مثل «شهر مساجد»، «قصه طیبه»، «مدینه العرفا» بر روی شهر نایین گذاشتن که نشون از اهمیت این شهر در دوران مختلف تاریخی داره.
قدمت این شهر به دوران قبل از اسلام میرسه. این ادعا فقط از روی نوشتههای تاریخی نیست؛ گویش محلی مردم این دیار صحتی بر این ادعاست. مردم نایین به زبانی سخن میگن که از زبان پَهلوی (هخامنشیان) و ایران باستان براشون به ارث مونده. شهر نایین در سال ۱۳۷۲ رسماٌ بهعنوان شهرستان اعلام شد. نایین وسیعترین شهرستان استان اصفهانه و جزء بزرگترین شهرهای ایران بهحساب میاد. این جا در گذشته یکی از پنج ولایت (کورِه) استان فارس بوده.(استان فارس پایتخت هخامنشیان بوده که پنج ولایت داشته)
در حدود ۹۰۰ سال پیش (قرن پنجم و هشتم ه ق) نایین که یکی از مهمترین شهرهای استان اصفهان بوده جنگهای داخلی و خارجی زیادی به خودش میبینه. به تأثیر جنگها، این شهر و مردمش آسیب زیادی میبینن ولی سربلندتر از قبل قد میکشن. در دوره صفویان که همیشه صحبت از آبادانی شهرهای اصفهانه؛ این شهر هم رونقی دوباره میگیره. تو این دوره بناهای جدیدی ساخته میشه و برج و باروی شهر مرمت میشه. زمانی که اصفهان پایتخت ایران میشه، نایینی که از توابع یزد بوده در محدوده اداری اصفهان قرار میگیره. شاید همین همجواری با پایتخت در اون روزگار موهبتی بوده تا بعد از بیمهریهای زیاد، جانی دوباره بگیره. شهر نایین در حال حاضر به دو بخش مرکزی و انارک تقسیم میشه. این شهرستان، پنج دهستان داره و سه منطقه به نامهای نایین، بافران، انارک داره.
بافت شهر نایین شکل منسجم و بستهای داره. مردم این شهر هنوز هم به گویش شیرین نایینی سخن میگن و این رو با گذر از کوچه و محلههای قدیمی این شهر میشه حس کرد. محلههای مهم این شهر رو شاعر نایینی (داوود بهزادی نایینی) به زیبایی تو شعر خودش اینطور اسم میبره:
همچو ایران در میان این جهان
شهر نایین چون کویری بیکران
چند بیتی را چنین گویم بخوان
هفت مَحَلَش یک به یک گویم بدان
کوی سنگ، پَنجآهه و چِل دختران
نوآباد، سراینو، بابالمسجد و کلوان
علاوه بر این، محلههای زیادی تو این شهر هست که از بین اونها محمدیه، شهرت بیشتری داره. موقعیت و نمای زیبای این محله مورد توجه گردشگرهاست. یه تپه تو مرکز این محلهِ که بالای اون یه قلعه زیبا به اسم آشورگاهِ و در پایین تپه، کارگاه عبابافی تو دل زمین کنده شده.
در مورد مذهب این مردم باید بگیم؛ با ورود اسلام به ایران، این شهر هم مثل سایر شهرها، به سمت اسلام کشیده شده. پایبندی این مردم به دین اسلام و مذهب شیعه باعث میشه تا القابی مثل دارالعرفان، قصبه طیبه و مدینه العرفا رو به خودش بگیره. پوشش مردمان این دیار هم طی سالیان دچار تغییر شده؛ با این وجود هنوز در برخی روستاهای اطراف لباس محلی که شامل پیراهن سفیدِ سادة بدون یقه به همراه شلوار مشکی میپوشن.
بازگویی خاطرات سفر و بازدید از نقاط مختلف شهر، بعد از بازگشت از سفر برای دیگران لذت بخشه. در کنار صحبت از سفر، رهآوردی مثل سوغاتی خوراکی یا صنایعدستی از شهری مثل نایین یادگاری با ارزشیه.
سوغاتیهای خوراکی: طلای سبز، اسمیه که به شایستگی روی پسته خوشطعم ایرانی گذاشتن. نایین به واسه شرایط آبوهوایی که داره، پسته مرغوب رو جز تولیدات کشاورزی خودش آورده، که میتونه از خوراکیهای درجه یک این شهر باشه. اما بریم سراغ طلای سرخ ایرانی که با وجود کاشتش در نقاط مختلف دنیا، مرغوبترینش رو تو ایران پیدا میکنین. درسته زعفران ایرانی و اینبار زعفران مرغوب و خوشرنگ و طعم نایین رو با خودتون برای دیگران به سوغات ببرین. محصولی که حدود پنجاه ساله تو این خاک پر بارِ کویری کاشته میشه.
کُپَچو: از ترکیب روغن محلی، آرد برنج یا گندم و شیره انگور یا خرما؛ شیرینی لذیذ به ذائقة مردمان کویری تهیه میشه به نام کپچو. این شیرینی با طعم گلاب و هل تهیه میشه. بهخاطر ماندگاری بالا و راحتی درست کردن اون، طرفدارهای زیادی بین مردم محلی و مسافرهای این شهر داره.
صنایعدستی: و اما صنایعدستی، سوغاتی که میراثفرهنگی و هنری سالیان دور تا به امروزه. کالایی که با هر نگاه به اون یاد خاطرات خوش سفر میافتین. مگه میشه به سمت کویر ایران قدم گذاشت و صحبت از هنر قالیبافی نشه. هنری که میتونه شما رو ساعتها به خودش خیره نگهداره و در آخر راهی جز انتخاب برای شما باقی نمیزاره. قالی نایین به ریز بافت بودن مشهوره. پشم مصرفی تو این فرشها از نوع ظریفه و درصد بالایی از اون، نوعی پشمه که بهش کرک میگن. پشم نو و خالصی تو این فرشها استفاده میشه که از نظر ظرافت از حد استاندارد بالاتر از پشمهای دیگهاست. حالا که صحبت از هنر دستبافت مردم این شهرِ، خوبه که با صنعت عبابافی این شهر آشنا بشین. هنری که باز هم با کمک کرک و پشم، اینبار جامعی زیبا بر تن مردم این دیار میکنه. جنس این عباها از کرک شتر و پشم گوسفنده و عمده کارگاههای عبابافی تو محله محمدیه این شهره. عبابافی از صنایعدستی کهن ایرانیه که تو این شهر در دو نوع زمستونی و تابستونی ودر رنگهای زرد، مشکی، سرخ و خرمایی بافته میشه.گلیم هم یکی دیگه از بافتههاییه که با کمک همین دستگاه عبابافی تولید میشه. جز بافتههای دلنشین؛ دستهای هنرمندان نایینی هم مثل شهرهای کویری دیگه، با نگارگری، سفالگری، معرقچوب، قلمزنی و میناکاری رفاقتی دیرینه داره.
گردشگرها معمولاً قبل از انتخاب و خرید سوغاتی دوست دارن طعم خوراکیها و غذاهای اون منطقه رو بچشن. از غذاهای بومی این شهر میشه به آشجو، آشگندم و دستپختههای محلی مثل نون محلی و ماست چکیده (ماستینه) اشاره کرد.
تو این دیار مردم به روش خاصی نون رو تو تنور خشک میکنن. نون محلی به مدت طولانی قابل استفاده است و از طعم و عطرش اشتهاتون باز میشه. تو مناطق کوهستانی اطراف نایین، با تخمیر شیر گوسفند و بز، مادهای مغذی به نام کُمه « Komeh » تو پوست بز که دباغی شده درست میکنن. طعم این ماده شبیه پنیرهای فرانسویه. کُمه یه خوراک قوی و پر خاصیته که مردم نایین سالهاست سر سفره خودشون دارن.
خوراکی دیگهای که خاص مردم نایینه؛ شیرینیه که تو مناسبتی به اسم برات، بهعنوان خیرات واسه اموات میپزن. سیروک، اسم این شیرینیه که واسه تهیهاش از آرد و شکر و روغن فراوان استفاده میکنن.
سمنو كه تو زبون محلی (سن) و (چنگمال) میگن .از آرد سمنو تو منطقه نایین معمولاً به دو روش استفاده میشه. گاهی اون رو با آرد گندم، شکر، روغن، دونههای خوشبو مثل هل، میخك، سیاهدانه و گشنیز مخلوط میکنن؛ بعد این خمیر سفت رو به دو صورت میپزن. قدیمیها اون رو تو خاکستر آتشِداغ میپختن كه بهش كٌماچ سن یا كماچ سمنو میگفتن. اما امروزه تو قابلمه یا دیگ، روی اجاق یا تو فر میپزن كه بهش نون قلیفی هم میگن.
از رسومی که تا همین چند وقت پیش هم بین این مردم مرسوم بوده تقویم اونهاست، که تقویم رعیتی بهش میگن. تقویم دوازده ماهِ سی روزه داره و پنج روز آخر سال رو پنجه میگن. اصطلاحاتی دیگه مثل چِله بزرگ «مَس» که از اول دی ماه تا دهم بهمن و چله کوچیک یا «کَس» که از یازدهم بهمن تا اول اسفند ادامه داشته. روزهای بعد از عید رو بهصورت روزشمار نامگذاری میکردن؛ مثلاً چهل و پنجم یا شصتم و هفتادم و بالاخره هفتاد و پنجم. اونها عقیده دارن اگر تو روز هفتادوپنجم بارون بباره باید آب رو تو ظرفی جمع کنن و روی اون دعا بخونن که بهش میگن آب نیسان. این آب رو تو شیشه کوچیکی میریختن و برای شفای بیمار استفاده میکردن.
یکی دیگه از آدابی که داشتن این بود که تو چهارشنبه آخر ماه صفر داخل کوزه کوچیکی سکّهای مینداختن و اون رو از بلندی پرتاب میکردن و تو همین حین حاجتشون رو از خدا طلب میکردن. گاهی این مراسم رو به مناسبت چهارشنبهسوری و بهجای مراسم آتش بازی انجام میدادن. اونها اعتقاد دارن وقتی تو روزهای آخر سال از خوراکیهای سبز بیشتری استفاده کنن، در طول سال از گزند حشرات در امانن. از آداب دیگهی مردم نایین قسم خوردن به نمک و تقدیس اونه.
این مراسم مثل شهرهای دیگه ایران برگزار میشه بهاضافه اینکه جونترها عید رو به گردو بازی و تخممرغ پاشی تو میدونهای شهر میگذرونن.
تو نایین این روز کمی متفاوتتر از جاهای دیگهاست. مردم تو این روز به زیارت مسجد جامع میرن و بعد به قنات ورزجان (سراب مدرسه) میرن. تکههای نون واسه ماهیهای فراوان استخرش میندازن و عقیده دارن که ماهی حلقه لونجو (شاهماهی) تو این روز به سراب مدرسه میاد و باید واسه شاهماهی خیرات کنن؛ تا ضامن سلامت خانواده تو سال جدید باشه. بعد به مصلی جدید میرن و اونجا بساط تخمه و تخممرغ خوری رو به پا میکنن. زنها و بچهها تا غروب خورشید اونجا میمونن و بازی و استراحت میکنن که این روز رو تو نایین عید زنها میگن.
وقتی فرزندی به دنیا میاد، خانواده بچه خودشون رو واسه پذیرایی از بستگان آماده میکنن. اگر بچه پسر باشه، نقل بادام و ماشپلو و اگر بچه دختر باشه، با شکرپنیر از مهمونها پذیرایی میکنن. مهمونها هم واسه نوزاد، کاسه نبات، شاخه نبات، پارچه، قند و شیرینی میارن. قدیما یه هفته بعد از تولد، ماما (ماماچه قابلهای که کودک رو به دنیا میاره) به خونه بستگان نوزاد میرفته و از اونها واسه حمام بردن مادر بچه دعوت میکرده. به مدعوین در اصطلاح «سوری» میگفتن. تو حموم، بدن مادر رو با روغن گنه و مغز گردو کاملاً مشت و مال میدادن و بعد، نوزاد رو حموم می کردن. نهار ظهر اگه فرزند پسر بود، ماش پلو با خرما و اگه فرزند دختر بود، عدس پلو و شکر میدادن.
آیین دیگهای که کمی متفاوت از برخی نقاط کشوره؛ مراسمهای عزاداری مذهبی تو محرم و صفره. چند روز قبل از شروع محرم، نوجوونهای محل دو تا چوب «چقچقی» رو به همدیگه میزنن و شعر «نذر حسين و عباس، يه دوملچو درانداز» رو زمزمه میکنن. با این کار مردم از شروع محرم خبردار میشن و در حد توان خودشون پول، برنج، قند، چایی و… برای مراسمهای عزاداری اهدا میکنن.
تو شب پنجم محرم دو تا عَلَمْ رو كه با پارچههاي رنگي تزیین کردن، به حسينيه میارن و سينهزنها دورش جمع میشن و نوحه میخونن. از شب ششم به بعد، زنجيرزنها تو حسينيه، به دو گروه دایرهای شکل تقسيم ميشن و با فرياد حسين به سر و سينه ميزنن؛ اين مراسم رو «جوش» ميگن. بعد از نوحه سرايي، دوازده بند محتشم كاشاني توسط دو نفر هم صدا، در حالي خونده میشه كه همقدم با هم، از بین عزادارها عبور میکنن.
با وجود اقلیم جغرافیایی و کمبود امکانات تو شهرهای کویری، این خاک همیشه گهوارة امنی واسه پرورش مفاخر و مشاهیری بوده که نقش مهمی تو رشد کشور داشتن.
محمدحسین غروی نایینی: نایینی از فقیهها و اصولیهای شیعه قرن اخیر و از علمای طرفدار نهضت مشروطه بوده. این عالم به «مجدد علم اصول» شهرت داشته، اما تو رشتههای دیگه مثل: فقه، کلام، حکمت، ریاضی، اخلاق و عرفان هم صاحبنظر بوده.
شهید دکتر حسین فاطمی: اگه قرار باشه از قهرمانهای معاصر صحبت بشه، بدون شک یکی از اونها دکتر فاطمیِ که بعد از بازگشت به ایران؛ به دنبالِ پیشوای خودش دکتر مصدق میره. سمتهای شایسته و مهم کشوری و تاثیر این شخص در ملی شدن صنعت نفت بر کسی پوشیده نیست.
داوود پیرنیا: حتماً همه نام برنامه رادیویی گلها در روزگار قبل از انقلاب و آثار بینظیر حاصل از اون رو زیاد شنیدن. داوود پیرنیا مبتکر و سازنده این برنامه گوشنواز بود. گلهای جاویدان، گلهای رنگارنگ، برگ سبز، یک شاخه گل، گلهای صحرایی و گلهای تازه از آثار دیگهای بودن که داوود پیرنیا خلق کرد تا واسه همیشه تو دنیای موسیقی موندگارشن.
محمدرضا جلالی نایینی، غلامحسین مصاحب، پرفسور عباس امامی نایینی، مجید منوچهری نایینی، دکتر شمسالدین حسینی نایینی، استاد محمدکریم پیرنیا و بسیاری دیگه از مفاخر و مشاهیر نامآور این دیار بودن که نامشون برای همیشه تو تاریخ این مملکت حک شده.
حالا که با مردم و رسومشون آشنا شدیم، بهتره بریم سراغ بخش هیجانانگیز هر سفر؛ بیشتر تو شهر و اطراف بگردیم و جاذبههای گردشگری رو بهتر بشناسیم.
قدمت این بنا متعلق به دوره صفویهاست. مهمترین ویژگی هنری این خونه؛ گچبریهای بسیار زیبا تو قسمت ایوان شاهنشین و اتاق کرسیه که تصاویری از داستانهای هفتپیکر نظامی رو به نمایش گذاشته. این خونه تو سال ۱۳۷۳ به موزه مردم شناسی کویر نایین تبدیل شده و تو سال ۱۳۵۶ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
مسجد بافران تو شهر بافران از توابع شهرستان نایینه. بنای اصلی مسجد بر اساس شواهد موجود احتمالاً مربوط به ۶۰۰ تا ۸۰۰ قبله (قرن چهارم تا ششم هجری قمری). مناره مدور خشتیش به دوران سلجوقی برمیگرده. این مسجد تو مرکز بافت قدیم شهر و بر اساس الگوی مساجد چهارایوانی بنا شده. مسجد بافران تو سال ۱۳۸۱ تو فهرست آثار ملی ثبت شده.
با توجه به کویری بودن نایین؛ مشکل گرما و کمبود آب باعث شده تا مردم این دیار با ساخت آبانبار، قنات و یخچال طبیعی به سختی گرما غلبه کنن. از مهمترین یخچالهای نایین که مرمت شده، یخچال بافران و یخچال محمدیهاست. مردم از یخ این یخچالها تو فصلهای گرم سال استفاده میکردن.
بنایی باشکوه، زیبا و با نقشهای بسیار دقیق که معمار سازنده اون سلیقهای خوبی به خرج داده. این قلعه کنار قدمگاه امام رضا علیهالسلام بنا شده. قلعه با نمای زیباش به وسیله پنج برج برفراز یه تپۀ مرتفع پنجه انداخته. انبار آذوقه، برج های نگهبانی و اتاقهای سکونت از بخشهای این قلعه هستن. تماشای این سازه غرور و افتخار رو به دل تماشاگرش میاره. این بنا، سال۱۳۹۷ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
جایی که میگن ارواح پلید و شیاطین بهش حکومت میکنن؛ کسی که به اینجا وارد بشه بلعیده میشه و دیگه برنمیگرده. این منطقه از یه جهت به شهرستان نایین و انارک میرسه. به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، تو گذشتههای دور، محل عبور کاروانها نبوده و فقط تو سالهای اخیر، چند گروه از محققها به این منطقه رفتن.
بنای تاریخی دو ایوانه، مسجد باباعبدالله اول بهصورت گنبد مقبرهای دوره ایلخانی بوده و بعداً مسجد در کنار اون توسعه یافته. مسجد باباعبدالله حدود ۸۰۰ سال پیش (قرن هفتم و یا اوایل قرن هشتم هجری) ساخته شده. این مسجد تو کوچهای که به فاصله کمی از راسته بازار متصل میشه قرار گرفته. این بنای تاریخی سال ۱۳۱۳ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
بازار نایین مهمترین معبر اصلی و مرکز تجاری شهر نایین بوده که از وسط بافت تاریخی میگذشته. ورودی بازار بهعنوان یکی از دروازههای قدیم شهر بوده که به دروازه تاریخی چهلدختران معروفه. بنای اولیه بازار متعلق به دوره ایلخانان و بیشترین رونق اون تو زمان صفویه بوده. بازار نایین، سال ۱۳۵۶ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
آسیاب آبی ریگاره محمدیه یکی از شاهکارهای مهم معماری منطقهاست. این بنا بعد از سالها از دل خاک نمایان و احیاء میشه. آسیاب آبی با قدمت زیاد و با استفاده از آب قنات کیخسرو صدها سال فعالیت داشته. این بنای تاریخی در دل زمین کنده شده و هیچ مصالح ساختمانی تو اون دیده نمیشه.
این خونه متعلق به خاندان فاطمی تو نایینه که ساختش مربوط به دوره قبل از قاجارِ. این بنا از بخشهایی با کاربردهای مختلف داشته. از ویژگیهای هنری این خونه وجود درها و پنجرههای مشبک بسیار زیبا که تو اون از تکنیکهای مختلف کار با چوب مثل گره چینی و کام و زبانه استفاده شد. خونه فاطمی سال ۱۳۸۰ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
این مسجد یکی از قدیمیترین مساجد کشور با معماری و ویژگیهای خاصه. قدمت بنای اولیه این مسجد به بیش ۱۰۰۰ سال می رسه. (قرون دوم تا چهارم هجری) طوریکه تو کتاب مرأۀ البلدان نوشته، این بنا به دستورعمربن عبدالعزیزاموی ساخته شده. سبک ساخت این مسجد شبستانیه. این مسجد، سال ۱۳۱۰ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
نارین قلعه بهعنوان قدیمیترین بنای شناخته شده در بافت تاریخی شهر نایین متعلق به قبل از اسلامه. این دژ، درست تو مرکز بافت تاریخی نایین بوده؛ که تو دورههای بعدی، شهر در اطراف اون توسعه و گسترش پیدا میکنه. دورتادور قلعه رو خندقی احاطه میکرده. نارین قلعه بهصورت چندضلعی بوده که چند برج در گوشه اضلاع اون قرار داشته. مصالح اصلی این بنا خشت خام بوده. بنای تاریخی نارین قلعه سال ۱۳۸۰ تو فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده .
برای اقامت و استراحت تو این شهر تماشایی میتونین به یکی از هتلهای این لیست مراجعه کنین.
هتل جهانگردی نایین- خیابون شهید رجایی، جنب هلالاحمر ۰۳۱۴۶۲۵۳۰۸۸
هتل نرگس – جاده نایین – اردستان، کنار دانشگاه آزاد نایین ۰۳۱۴۶۲۶۵۸۳۰
اقامتگاه بومگردی مرزاچو – ۲۵ کیلومتری جاده اصفهان – نایین ۰۳۱۴۶۲۳۰۳۹۰
هتل جهانگردی نایین – خیابون شهید رجائی، جنب هلالاحمر ۰۳۱۴۶۲۵۳۰۸۸
هر شهر تاریخی و مهمی، حتماً چندتایی کتاب داره که مردم اون شهر و یا حتی دوستداران کتابخونی بهش مراجعه میکنن. نایین هم با وجود تاریخ کهن، مفاخر، آداب و هنرش؛ کتابهایی رو به اسم خودش داره که چندتا از اونها رو بهتون معرفی میکنیم.
کتاب تاریخ نایین و کتاب فرهنگ تاریخ نایین به قلم سید عبدالحجت بلاغی، تاریخ خطی نایین و تاریخ نایین امامی به قلم مرحوم حسین امامی نایینی، نایین قدیم به قلم مرحوم حسین امامی نایینی، دودمانهای قدیم نایین، جلد اول – سادات محترم نائین به قلم مرحوم حسین امامی نایین
هرجا سخن از اصالت، ذوق، صبر و آرامش به میان بیاد؛ بی اختیار شما رو به یاد کویر و مردمان پاک و یکدل مثل خودش میندازه. با کوله ای سرشار از خاطرهی دلنشین، شهر رو ترک میکنیم. در سفر به نایین، بهتر شناختنش و زندگی هرچند کوتاه بین مردمانش؛ دلیلی محکم پیدا میکنین تا در آینده دوباره به اینجا برگردین.
نویسنده: الهام چنگایی
من الهامم. دختری که مثل تنهاترین نهنگ دنیا, آواز دلنشین سر میده و تو کتابها غرق میشه. مثل یه گنجشک که نوک میزنه و روزی میگیره، کلماتی که تو مغزم جیکجیک میکنه، با نوک زدن روی کاغذ و کیبورد میارم. نوشتن رو دوست دارم چون ذهنم رو درگیر و خالی میکنه.