چشماتون رو ببندین؛ بیاین برای چند ثانیه به باغ فین کاشان نگاه کنیم و تصور کنیم که داریم تو این باغ سرسبز و جذاب راه میریم؛ محسورکنندس مگه نه؟ حالا تصور کنین که تو سال ۱۵۷۳ میلادی، یک زلزله بزرگ و ویرونکننده، تمام این باغ رو خراب کرد و بقایای این باغ هیچ شباهتی به بهشتی که امروز ازش میبینیم، نبود.
حتی اگه چند صدمتر اون طرفتر بریم، میتونیم یکی از باغهای ویرون شده از اون زمان رو ببینیم که امروز به اون مکان، باغ کهنه میگن. با مقایسه کردن یک باغ بهشتگونه و یک ویرانه به جا مونده از قدیم، میتونیم بفهمیم که باغ فین یکی از جذابترین مکانهای گردشگری تو ایران محسوب میشه.
اگه یه کم تو تاریخ سفر کنیم، متوجه میشیم که شاه عباس صفوی به گردن ایران ما خیلی حق داره. دستور بازسازی خیلی از مکانهای تخریبشده و برهوت رو شاهعباس صفوی صادر کرد و باغ فین کاشان هم یکی از همون مکانهایی بود که برای شاهعباس اهمیت بسیار زیادی داشت.
هنوز به صورت رسمی مشخص نیست که چه کسی این باغ رو طراحی کرده، اما هر کسی که بوده، باید بهش یه دستمریزاد حسابی گفت. برخی منابع میگن که شیخ بهایی بزرگ، حکیم و ریاضیدان شیعه عصر صفوی، معمار تبدیل ویرانی باغ فین به بهشت کوچیک امروز هستش. از طرفی بومیهای کاشان معتقدن که طراح این باغ غیاثالدین جمشید کاشانیه، ریاضیدان و ستارهشناس ایرانی با اصالت کاشانی که اون رو آخرین ریاضیدان برجستهی دورهی اسلامی میدونن.
درست از وقتی که دروازه بزرگ باغ فین رو پشت سر میزارین، جوی آبی که تو وسط باغ قرار گرفته، جوری چشمتون رو مجذوب خودش میکنه که انگار نه انگار انتهای این جوی آب به عمارت بزرگی میرسه که هر چقدر هم وایسین و بهش خیره بشین، باز هم براتون تکراری نمیشه.
باغسازی تو ایران چیز جدیدی نیست و کلا انگار یه رسم دیرینه هستش که سلاطین ایرانی از قدیمالایام دوست داشتن که تو هر شهری یه باغ بزرگ بسازن که بتونن وقتی به اون شهر سفر میکنن، توش اقامت داشته باشن و ازش لذت ببرن؛ ولی باغ فین یه تافته جدابافته است. همه المانهای طراحی و معماری این باغ دست تو دست هم گذاشتن تا یکی از زیباترین جاذبههای گردشگری ایران رو رقم بزنن.
باید اعتراف کرد، جایی که برای ساختن این باغ انتخاب شده هم توی جذابیت این باغ بیتاثیر نبوده. قبل از این که باغ بزرگ فین ساخته بشه، این منطقه متعلق به دهکدهای به همین اسم یعنی فین بوده که به چشمههای زلال و محیط سرسبزش معروف بوده. ساختن باغ تو این دهکده چشمنواز فقط مثل اضافه کردن خامه روی یه کیک خوشمزه بوده.
زمانی که وارد باغ فین میشین، برای چند دقیقه چشماتون رو ببندین و گوشتون رو به صدای آب جاری بسپارین و برای چند لحظه نوازش اون رو روی گوشتون احساس کنین. این صدا تو هر ساعت از شبانه روز در این باغ جریان داره و آرامش خاصی رو به این باغ زیبا میده.
این آرامش و جذابیت فقط برای ما نیست؛ اوایل دهه نود بود که سازمان یونسکو به صورت رسمی این باغ رو به همراه هشت باغ ایرانی دیگه به عنوان میرات جهانی ثبت کرد. ثبت این باغ به عنوان میراث جهانی، باعث شد تا همه دنیا مثل ما مسافرها که تا پامون رو داخل این باغ میزاریم تو دنیای آرامشبخشش غرق میشیم، بفهمن که باغ فین یک تکه گمشده از بهشته که در جنوب شرقی شهر کاشان قرار داره.
عمارت سردر شاید یکی از قدیمیترین بخشهای باغ فین باشه که اگه به معماریش ، به خصوص به طراحی داخلیش با دقت نگاه کنین، که طبقه اول از استراحتگاههای معمولی تشکیل شده که احتمالا سربازها و مردم معمولی در اون زندگی میکردن.
طبقه دوم این عمارت، برای عموم قابل بازدید نیست و متاسفانه فقط میشه بخشی از زیباییش رو از دیدن شیشههای رنگی بزرگ تجسم کرد و طبق اسنادی که در کتابخانه ملی ثبت شده، این طبقه مخصوص استراحت اشرافزادهها و بلندمرتبههای کشور بوده.
معماری کلی باغ رو هم اگه نگاه بندازین متوجه یک الگوی خاص میشین. معماری این باغ المانهای مقدسی مثل آسمان، زمین، آب و گیاهان داخلش به کار رفته که عنصر آب بیشترین دخالت ممکن رو بین همه این المانها داره و تقریبا هیچکجای این باغ رو نمیتونین پیدا کنین که یک چشمه یا جویی در اون جاری نباشه.
اما این جریان آب به استادانهترین شکل ممکن پیادهسازی شده؛ یعنی برای این که آب در این باغ جاری باشه از هیچ نیروی محرکهای استفاده نشده و این اختلاف سطح باغ هستش که کمک میکنه تا آب در جای جای این باغ جاری باشه.
نکته جالب دیگه که میتونین تو این جویها پیدا کنین فوارههای منظم و هماهنگی هستش که آب رو به یک ارتفاع مشخص و بدون هیچ بههمخوردگی به بالا میپاشن. حتما از خودتون میپرسین که از چه دستگاهی برای این کار استفاده شده؟ شما هم گول خوردید، مگه نه؟ هیچ دستگاه در ساختن این فوارهها نقشی نداشتن و فقط دو ظرف خیلی ساده طوری کنار هم قرار داده شدن که با فشار آب و تکون خوردن این ظرفا، آب به سمت بالا حرکت میکنه و این سیکل به صورت دائمی ادامه داره.
با یه پیادهسازی و استفاده از قانون ساده فیزیک، بیش از ۴۰۰ ساله که این فوارهها هیچ مشکلی براشون پیش نیومده و بدون این که ذرهای اختلاف بین ارتفاع پرش این آبهای خوش صدا وجود داشته باشه، دارن این چرخه آرامشبخش و دوستداشتنی رو طی میکنن.
خنک بودن استراحتگاههای قدیمی برای معمارهای باغهای ایرانی خیلی مهم بوده و همین اهمیت وجود برکه و جویهای آی در کنار درختهای بلند رو روشن میکنه. اکثر درختهایی که توی باغ فین میبینین، درختهای سرو بلندی هستن که با نظم کنار هم چیده شدن تا جلوی بادهای گرم رو بگیرن. وسط این درختهای سرو قد بلند، درختهای میوه قرار گرفتن که اگر مهمانها قصد داشتن که زیر درختهای میوه اطراق کنن و از سفرشون لذت ببرن، باز هم این درختهای سرو جلوی بادهای گرم رو بگیره و بتونن اوقات خوشی رو سپری کنن که این نوع طراحی باغ هم به بهترین شکل ممکن انجام شده.
وقتی که داخل باغ متوجه حضور نسیم و باد میشین، کافیه کمی باغ رو استشمام کنین تا بوی درختهای میوه و سرو هوش از سرتون ببره. به خصوص اگه وارد نقاطی بشین که درختها چیده شدن، میتونین ساعتها روی چمن خنک باغ دراز بکشین و به زیبایی این باغ نگاه کنین.
اولین کوشکی که تو این باغ ساخته شده، کوشک صفوی نام داره که ۴۰۰ سال قبل و برای سلاطین صفوی ساخته شده. ترکیب فضای باز و بسته این کوشک باعث شده تا دید به باغ برای ساکنان این کوشک راحت باشه و هر زمانی که دوست داشتن، بتونن برای هواخوری وارد منطقه باز این کوشکها بشن.
این کوشک چهارطبقه بوده اما تو زمان مشروطه دو طبقه بالایی این عمارت خراب میشه و فقط دو طبقه اول ازش باقی میمونه که البته تو همین دو طبقه هم میتونین جذابیت خیلی زیادی ازش ببینین. پنجرههای رنگی، ستونهای بزرگ، ترکیب رنگ دیوارها و معماری اصیل ایرانی که طراحی داخلی رو خارقالعاده کرده، همه و همه دلایلی هستن که میتونین ساعتهای طولانی به این کوشک خیره بشین.
اما جادوی واقعی پشت این کوشک اتفاق میافته؛ جایی که یک استخر کوچیک رو میبینین که به حوض جوش معروفه. اما منظور از جوش اینجا آب داغ یا آب جوش نیست؛ این استخر به خاطر حفرههایی که توش داره و با توجه به این که به یکی از قناتهای نزدیک که به چشمه زنونه معروفه وصل شده، آب مثل جوش از این حفرهها بیرون میزنه که جلوه جالبی برای تماشا کردنه. این استخردرست مثل فوارههای باغ فین، به استادانهترین شکل ممکن ساخته شده و مهندسی مختص به خودش رو داره.
اما از کوشک صفوی که بگذریم، به یکی از بزرگترین کوشکهای موجود تو ایران میرسیم که این عمارت رو به اسم کوشک قاجاری میشناسن. فکر نکنم نیازی به توضیح باشه که چرا چنین اسمی روش گذاشته شده؛ این عمارت تو زمان قاجاریه ساخته شده و تغییرات معماری و تفاوتش با کوشک صفویه کاملا با یک نگاه هم مشخصه.
اگه به باغ فین سفر کنین، متوجه میشین که این کوشک در مقایسه با بقیه جاهای باغ شلوغتره که این شلوغ بودن هم دلیل جالبی داره. تو محوطه کوشک یک استخر بزرگ وجود داره که مردم به اونجا میرن و با پرت کردن سکه داخل این استخر، معتقد هستن که آرزشونو برآورده میشه.
این کوشک خیلی بزرگه و با تماشای دیوارهاش، متوجه میشین که چند نقاشی از شاهزادههای قاجاری وجود داره که اونها رو مشغول شکار کردن یا پایکوبی تو مهمانیهای سلطنتی نشون میده. البته خیلی از این نقاشیها تخریب شدن و به خاطر حفظ اصالت آثار باستانی، مرمتکارها این چهرهها رو ترمیم نکردن و خیلی از این آثار هنری و کاشیکاریها خراب باقی موندن.
آخرین چیزی که تو باغ فین میبینین، حمامها هستن. حمامهایی که شاید تو نگاه اول خیلی ساده به نظر برسن اما به جز معماری خارقالعادهای که دارن، داستانهای جالبی هم پشتشون وجود داره که شاید یکی از معروفترین داستانهای حمام فین کاشان رو بدونین.
اول بیاین راجع به خود حمامها صحبت کنیم؛ تو باغ فین دو حمام مختلف وجود داره که از لحاظ نقشهکشی و فضا یکسان هستن اما طراحی داخلیشون با همدیگه کلی فرق داره. با توجه به این که حمامها تو دوره مختلف ساخته شدن، اختلافاتی که تو طراحی داخلیشون وجود داره کاملا طبیعیه.
این حمامها کمی پایینتر از سطح زمین ساخته شده که این بار هم باید این تصمیم عجیب رو یک شاهکار مهندسی خطاب کرد. این حمامها کمی زیر سطح زمین ساخته شدن تا آب به راحتی و با وجود شیب به حمام جریان پیدا کنه و به قول معروف، فشار آب حمام برای نظافت کافی باشه.
اما داستان غم انگیز حمام فین کاشان چیه؟ حدسی ندارین؟ مشخصه خیلی کتاب تاریخ دبستان رو یادتون نمیاد. حمام فین کاشان محل به قتل رسیدن صدراعظم دوران سلطنت ناصرالدین شاه، امیرکبیر، هستش.
امیرکبیر تنها صدراعظم سلطنت ناصرالدین شاه نبود و بهترین دوست این پادشاه هم محسوب میشد؛ این دو از بچگی با همدیگه بزرگ شدن و به نوعی رگ خواب ناصرالدین شاه تو دستای امیرکبیر بود. امیرکبیر هم از این موقعیت به خوبی استفاده میکرد تا بتونه تغییرات مناسب رو تو کشور انجام بده که تاسیس مدرسه دارالفنون یکی از اون دهها کار بزرگی بود که امیرکبیر برای این کشور انجام داد.
اما مادر ناصرالدین شاه که مهدعلیا خطاب میشد، با امیرکبیر مشکلهای زیادی داشت که در نهایت به خواست مهدعلیا و به دستور ناصرالدین شاه، علیرغم میل باطنی این پادشاه، امیرکبیر تو حمام فین کاشان، با خودکشی اجباری به وسیله تیغ تو سن ۴۵ سالگی، کشته شد.
باغی به قدمت یک تاریخ
در نهایت باید بگیم که حمام فین کاشان پر از قصههای جذاب و بعضی اوقات غمگین است که هر چند سالها از این قصهها گذشته و شاید تو آینده کسی حتی ندونه چه ماجراهایی تو این باغ اتفاق افتاده، اما میشه با قدرت گفت که زیبایی فین کاشان تنها مسالهای هستش که تا آینده دور هم ادامهدار هستش و از یادها نمیره.
نویسنده: امیرحسین والی
با دستها میشه خیلی کارهای خطرناکی انجام داد؛ اما خطرناکترینش نوشتنه. کاری که ازش خسته نمیشم.