از زمانی که ملاصدرا شیراز رو بهحالت قهر ترک کرد، و روستای کهک رو برای زندگی برگزید، تا همین دو سال پیش، که دولتِ وقت، کهک رو شهرستان جدیدی اعلام کرد، حدود چهارصد سال گذشته؛ سالهایی که پر از پایینوبالای روزگار، اتفاق و افتخار برای مردم دوستداشتنی این دیار بوده. البته تاریخ گوشهوکنار کهک، و تکتک روستاهاش، خیلی بیشتر از اینهاست و حتی تا ۳هزار سال هم میرسه! تو این مقاله پاسارگاد، سراغ این شهرستان میریم و سیرتاپیازش رو براتون تعریف میکنیم.
تا چند سال پیش، استان قم، فقط یک شهرستان داشت. برای همین، انجام کارهای اداری مشکل بود. مردم مجبور بودن برای هر کار کوچیکی، از دورترین نقطه استان، به شهر قم برن. از طرف دیگه، مسئولین این شهرستان هم کلی کار تلنبارشده داشتن!
برای همین، دولت تصمیم گرفت استان قم رو به سه شهرستان تقسیم کنه. اینطوری شد که شهرستان کَهَک و شهرستان جعفریه، حدود دو سال پیش از شهرستان قم جدا شدن.
حالا شهرستان کهک، دو بخش بهنامهای مرکزی و فردو داره. هرکدوم از این دو بخش، دو دهستان دارن. علاوهبر اینها، شهر کهک هم توی بخش مرکزی قرار داره.
شهرستان کهک در کل هجده روستا هم داره، که بهخاطر آبوهوای دلپذیرشون، میزبان فصلینشینهایی هستن که در روزهای گرم سال، یادِ روستای آباواجدادیشون میفتن!
نکته قابلتوجه اینکه همین حضور گاهوبیگاه، که جمعیت این شهرستان رو به بیشتر از ۴۰هزار نفر میرسونه، باعث کمبود آب برای اهالی همیشگی میشه. گویا خوشنشینها، بهمحض رسیدن به کهک، استخرها رو پرِ آب میکنن، و باغچههایی رو که مدتهاست خشک موندهن، غرقِ آب میکنن!
حالا برای اینکه درک بهتری از تقسیمبندیِ این شهرستان داشته باشین، یکییکی سراغشون میریم:
بخش مرکزیِ شهرستان کهک، یک شهر و دو دهستان داره. این دهستانها، جمعِ ده روستا هستن، که کلی جاذبههای طبیعی و تاریخی دارن. توی این مقاله پاسارگاد، به تکتکِ این روستاها سرمیزنیم، و داستانهایی شنیدنی رو باهاتون در میون میذاریم.
جالبِ بدونین اسم این بخش، بهتبعیت از روستای نوفللوشاتوی پاریس، مدتی نوفللوشاتو بوده. از اونجایی که امام خمینی چندماهی توی روستای مذکور اقامت داشت، قمیها این اسم رو روی کهک گذاشتن. تا اینکه حدود پنجشش سال پیش، اسم این بخش رو به همون کهکِ قدیمی برگردوندن.
شهر کَهَک، مرکز این بخش از شهرستانه. همون شهری که ملاصدرا، حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی، حدود چهارصد سال پیش، مدتی رو در اونجا گذروند.
بعضیها میگن ملاصدرا توی شیراز تکفیر، و به روستای کهک قم تبعید شده. بعضی هم عقیده دارن حکیم، از آزار و تهمت بعضی علمای شیراز خسته شده، اونجا رو به حالت قهر ترک کرده و کمی بعد به کهک رفته.
علاوهبر خونه ملاصدرا که شاید معروفترین اثر تاریخی کهک باشه، قلعه عبدالله، مسجد جامع کهک، آب انبار کهک، خونه شیخ باقر عربشاهی، بقعه امامزاده زینب خاتون، عصارخونه کهک، سرو کهک با بیش از ۱۲۰۰ سال سن، و چنار عمرانآباد، فقط چند تا از آثار تاریخی این شهر هستن، که دو مورد آخری، ارزش طبیعی هم دارن.
دهستان کهک در بخش مرکزی
همونطور که گفتیم، بخشِ مرکزیِ کهک، دو دهستان داره. یکی از این دو رو به همین نام میشناسن، و روستای وِرجان هم مرکز این دهستانه. برای آشنایی بهتر با گوشهوکنار دهستان کهک، بیایید سری به روستاهای این منطقه بزنیم.
روستای ورجان، دهستان کهک، بخش مرکزی
روستای وِرجان، یا با تلفظ درستترش، روستای وَرجان، مرکز دهستانِ کهکه. این روستا رو یکی از سرسبزترین منطقههای کهک میدونن.
پیشه بیشتر مردم ورجان، کشاورزی و باغداریه. انواع غله، انار، انجیر و انگور، از مهمترین محصولهای این روستا هستن. مرغداری و دامداری هم از فعالیتهای مولد توی این منطقه به شمار میرن.
توی این روستا بقعهای بهنام امامزاده عباس وجود داره که محل دفن هفت امامزاده، از نوادگان امام کاظم، امام هفتم شیعیانه. بنای اون با آجر ساخته، و با کاهگل پوشیده شده. داخلش هم با کاشیهای خشتی فیروزهای پوشیده شده.
روستای اَبَرجِس، در دامنه کوهستان هلیل قرار گرفته. بیشتر مردم این روستا، کشاورزی و باغدار هستن. اما سه حلقه چاه و قنات، نیاز مردم این روستای زیبای شهرستان کهک به آب رو تأمین نمیکنن.
گویا حضور مهمونهای فصلی، که ویلاها و باغچههایی هم توی این منطقه خوشآبوهوا ساختهن، و روزهای پایانی هفته و تعطیلیها به ابرجس میرن، مشکل بیآبی اهالی روستا رو دوچندان کرده.
سیرو رو سالها پیش بهنام سهرود میشناختن، و شاید در گذر زمان، به این تلفظ دراومده. این منطقه رو بهنام سرزمین شاهان هم میشناسن.
بقعه امامزادهای معروف به شاهزاده ابراهیم در دل این روستا قرار گرفته. متأسفانه بنای این بقعه که توی فهرست آثار ملی و تاریخی هم ثبت شده، به بهانه توسعه تخریب شد، و بنای جدیدی بهجای اون ساختن!
بناى تخریبشده متعلق به دوره صفوی، یعنی حدود چهارصد سال پیش بوده. گنبدی بهبلندی هفت متر داشته که با کاشیهای فیروزهای تزئین شده.
داخل بنا چهار ضلعى متساوى، با دیوارهای سفیدکارى و بدون تزئین بوده. آثار تاریخی زیادی هم داخل بقعه بوده که همهشون موقع تخریب بنا، از بین رفتهن!
دیگه اثری از درِ منبّتکاریشده که حدود ۴۰۰ سال قدمت داشته، چند سنگنبشته درباره جریان آب قنات سیرو، و چند کتیبه که اونها هم قدمت زیادی داشتن، نمونده.
روزگاری روستای صَرم کلی باغ انار و انجیر داشته، اما خشکسالی باعث شده فقط یکی از اون باغها باقی بمونن! این روزها، صَرمیها از راه تولید ذغال، و صنایع دستی، مثل سبدبافی و قالیبافی امرار معاش میکنن.
داخل روستا، چندان اثری از آثار تاریخی نیست. مسجد و حمام صَرم رو که قدمتشون به حدود چهارصد سال پیش میرسیده، خراب کردهن! خونهها هم به سبکهای جدیدتر و نامتناسب با قدمت روستا ساخته شدهن.
اما ۵کیلومتریِ شمالشرقی صَرم، تپهای وجود داره که آثار کشفشده از اون، بیش از ۳هزار سال قدمت دارن. اهالی روستا میگن تپه باستانی، از بقایای شهری بهنام شَلموتِ که از توفان نوح بهجا مونده.
توی کاوشهای باستانشناسی تپه صرم، هفتاد قبر پیدا شد. در کنار جسدها، کلی ظرفهای سفالی خاکستری، ظرفهای چوبی، خمره، لیوان، اشیای فلزی مثل خنجر، نوک پیکان، زیورآلات، دستبند و حلقه هم پیدا کردن. گویا این اشیا، بر اساس اعتقاد مردم اون روزگار به دنیای بعد از مرگ، همراه جسدها دفن میشدن.
در شمالغربیِ صرم هم بقعه امامزاده سلطان محمود هست که قدمتش به دوره حکومت صفویه برمیگرده. این بقعه محل دفن سه نفر از نوادگان امام سجاد، چهارمین امام شیعیان، و خانمی بهنام سِتی زینب، از نوادگان امام کاظم است.
روستای وِنارْچ قبلا داخل قلعهای بوده، که این روزها فقط بخشی از دیوارها و چند بنای نیمهخراب ازش باقی مونده، و جزو آثار تاریخی هم به حساب میاد.
امروزه توی این روستا، دو محله برای خلجها و زندیها وجود داره. بیشتر زندیها به دامداری مشغولن. خلجها، به کشاورزی مشغول هستن و بعضی هم توی معدن منگنز کار میکنن، که یکی از بزرگترین معدنهای تولید سنگ منگنز توی کشوره.
در روستای قُبادبَزْن، قلعهای بهنام قبادبیژن وجود داشته که ییلاق پادشاههای ساسانی بوده. نام این قلعه بهمرور زمان به قبادبیزن و بعد هم قبادبزن تبدیل میشه؛ اسمی که تا امروز روی این روستا مونده.
البته این اسم، تنها حلقه ارتباطی این روستای کهک با سلسله ساسانی نیست. در نزدیکی قبادبزن، اشیای تاریخی و باستانی زیادی مربوط به همون دوره، یعنی حدود ۱۵۰۰ سال پیش کشف شده که متأسفانه تعداد زیادی از اونها طی سالها به یغما رفتن.
امروزه بیشتر مردم این روستا، به کشاورزی و کارگری مشغول هستن. اونها در فصلهای سرد به شهرهای نزدیک میرن و کارگری میکنن.
آب وهوای این روستای قدیمی، خنک و نیمه کوهستانیه. آلو، آلبالو، شلیل، سیب، بادوم و گردو، از مهمترین محصولهای باغهای این منطقه هستن.
کرباسبافی، پرطرفدارترین صنعت از صنایع دستی قبادبزن به حساب میاد. این هنر از قدیمیترین روشهای بافتِ که پنبه رو به پارچه کرباس تبدیل میکنه.
بقعه امامزاده محسن قبادبزن، از بناهای مذهبی معروفِ منطقهست، و پای زائرهای زیادی رو از اطراف، به این روستا میکشونه.
حمام و آسیاب متروکه جزو آثار تاریخی قبادبزن هستن. قدمت این دو بنا، به دوره حکومت قاجار، یعنی بیشتر از ۱۰۰ سال پیش برمیگرده.
مراسم نخلگردونیِ روستا هم با بیش از چهارصد قدمت، از آدابورسوم کهن این مردمه. روز عاشورای هر سال، نخلی چوبی که نماد پیکر امام حسینِ توی کوچههای روستا گردونده میشه.
جالبِ بدونین این نخل چوبی، هشت پایه داره، که هرکدومشون به نام یکی از خانوادههای بزرگ و قدیمی روستا هستن. نماینده هر خانواده، پایه خودش رو در دست میگیره، و همهباهم نخل رو میگردونن.
شاهزاده ابراهیم، یکی از هفت روستای دهستان کهک در بخش مرکزی این شهرستانه. این روستای خوشآبوهوا، جزو منطقههای ییلاقی کهک به حساب میاد.
بعد از دهستان کهک، به دهستان کرمجگان میرسیم. مرکز این دهستان، خود روستای کرمجگانه. بیایید به روستاهای این دهستان هم سری بزنیم، و با آدابورسوم، و جاذبههای گردشگریشون آشنا بشیم.
روستای کِرمِجِگان یا به تلفظ بعضی محلیها، کرمجگون، از خوشآبوهواترین روستاهای کهکه. بخشهای مسكونی این روستا، در مرکزش قرار گرفتهن، و دورتادورشون هم پر از باغ و زمین کشاورزیه.
آلبالو، گیلاس، زردآلو، سیب، گردو و بادوم، مهمترین محصولهایی هستن که در باغهای این منطقه به عمل میان و نیاز سایر منطقههای استان رو تأمین میکنن.
البته كرمجگان، آثار تاریخی و جاذبههای گردشگری هم داره. برای نمونه، چهارطاقیِ كرمجگان، بنایی سنگیِ که قدمتش به دوره پادشاهی ساسانی، یعنی حدود ۱۵۰۰ سال پیش برمیگرده.
بقعه امامزاده نورعلی، که با چهار واسطه به امام چهارم شیعیان میرسه هم توی همین روستاست، و یکی از پربازدیدترین امامزادهها در سرتاسر استان قم به حساب میاد.
روستای خورآباد دو بنا با ارزش تاریخی داره. یکی قلعه خورآبادِ که قدمت اون به دوره ساسانی برمیگرده. این قلعه روی بلندیهای طبیعی بنا شده و سه برج در سه طرف خودش داره. از دل این قلعه، اشیای تاریخی، مثل سفال بدون لعاب پیدا کردهن.
بقعه امامزاده سلیمان هم که خارج از بافت روستایى قرار داره، از نوادگان امام سجاد، یا امام صادق، امام ششم شیعیانه. ساختمون این بقعه، بنابر اطلاعاتی از سنگ قبرهای قدیمی اون، حداقل به دوره قاجار، یعنی بیشتر از ۱۰۰ سال پیش برمیگرده.
روستای بیدهِند، باغهای گردوی معروفی داره که با آب قناب آبیاری میشن، و حالوهوای خاصی به این منطقه دادهن. برای همین بیدهند، جزو منطقههای ییلاقی و پرطرفدار شهرستان کهک برای آخر هفتههاست.
بقعه امامزاده فاضل هم بالای کوهی قرار داره که مشرف به روستاست. این بنای مذهبی و دیدنی، چهار ایوان، چهار حجره و چهار غرفه داره.
بعد از بخش مرکزی، به فُردو میرسیم. مرکز بخش مرکزی، شهر کهک بود. اما مرکز این بخش، روستای فُردوست. این بخش هم دو دهستان داره، که در مجموع، هشت روستا دارن. بیایین فُردوگَردی رو از خودِ دهستان فردو شروع کنیم!
مرکز این دهستان، روستای دستگردِ، که وجه تسمیه جالبی داره. برای آشنایی بهتر با گوشهوکنار دهستان فردو، سری به روستاهای این منطقه میزنیم.
دَستگِرد، مرکز دهستان فردوست. باغهای گردوی این منطقه معروف هستن. علاوهبر این، از روزگار قدیم، اهالی روستاهای اطراف کاشان هم گردوهاشون رو به این روستا میآوردن، دستگردیها، گردوها رو خیس میکردن تا تازه بشن. بعد هم مغز اونها رو برای فروش آماده میکردن.
وجه تسمیه این روستا، با گردو پیوند خورده! میگن وقتی اهالی این روستا به مشتریها گردو میدادن، هر ده گردو رو یک دست میگفتن. ترکیب کلمههای دست و گردو، کمکم به کلمه دستگرد تبدیل شده.
یکی از سنتهای تاریخی و مذهبی مردم این دیار هم مراسم نخلگردونیِ عاشوراست. در این آیین سنتی، روستاییها نخلی چوبی رو برداشته و تا بالای تپهای در روستا میبرن. نماز ظهر عاشورا رو همونجا خونده، و بعد هم تا امامزاده ابراهیم عزاداری میکنن.
اسم روستای فُردو از کلمه فردوس، بهمعنی بهشت گرفته شده. میگن چون این روستا توی منطقه معتدلِ کوهستانی قرار گرفته و در فصلهای بهار و تابستون و اوایل پاییز، هوای دلپذیری داره، این اسم روش گذاشته شده.
جالبِ بدونین در زمانهای قدیم، حتی تو فصل تابستون هم برفِ این منطقه رو به شهر قم میبردن! قالیبافی و کرباسبافی هم از همون روزگار، بهعنوان صنایع دستیِ معروفِ فُردو باقی موندن.
بافت مسکونیِ متراکم این روستا روی شیب طبیعی منطقه شکل گرفته، تا امنیت بیشتری کنارهم داشته باشن. بیشتر خونهها هم یکطبقه هستن.
انواع غلات، بادوم، گردو، و گیلاس تکدونه، از مهمترین محصولهای منطقه هستن. پنیر فُردو هم معروفه، و در کنار عسل و بقیه محصولهای لبنیش، طرفدارهای زیادی توی این استان داره.
فُردو جاذبههای طبیعی فراوونی داره. مثل آبشار باغچه نباتِ فُردو که در بلندیهاس این روستاست، و بهخاطر اینکه بین فردو و خاوه قرار گرفته، گاهی بهنام آبشار خاوه هم گفته میشه.
غار فردو که بهنام غار سالِمستان شناخته میشه، در هشت کیلومتریِ شمال این روستاست. این غار از نوعِ رسوبیِ آهکیه. بنابراین برای ورود به اون، باید ابزار غارنوردی داشته باشین.
امامزاده بوره فردو هم محل دفن چهار نفر از نوادگان امام کاظم توی این روستاست. اهالی روستاهای اطراف هم برای زیارت این امامزاده، مدام به فردو رفتوآمد میکنن.
روستای وِشْنَوِه از روستاهای تاریخی شهرستانِ کهکه. درباره وجه تسمیه این روستا، چند روایت مختلف وجود داره. یکی از اونها، به امامزاده هادی این روستا برمیگرده که محل دفنِ پنج امامزادهست.
بعضیها عقیده دارن کلمه ترکیِ بش، بهمعنی پنج، از این امامزاده گرفته شده، و بهمرور زمان در گویش محلی به وشنوه تبدیل شده.
خودِ بنای امامزاده هم به دوره صفوی برمیگرده، و ارزش تاریخی داره. نسبِ امامزادههای دفنشده توی این بقعه، به امام سجاد میرسه.
خونههای بزرگ و ویلایی این روستا، توی بافت مسكونی متراكمی، با معماری پلكانی قرار گرفتن. ویژگیهای تاریخی منطقه، باعث شد اداره کل میراث فرهنگی استان، وشنوه رو یکی از روستاهای هدف گردشگری قم انتخاب بکنه.
نکته قابلتوجه اینکه، اولین و یکی از قدیمیترین معدنهای استخراج مس ایران، در نزدیکی همین روستاست. مطالعههای تاریخی، قدمت این معدنها رو بیش از سههزار سال قبل از میلاد تخمین زدن.
بیشتر مردم این روستا به کشاورزی و دامداری مشغول هستن. مهمترین محصولهای روستا هم بادوم، فندق و گردو هستن. رودخونه وشنوه هم که از وسط روستا عبور میکنه، چشم و دل گردشگرها رو با خودش میبره!
تپهای بهنام قلعه وشنوه در نزدیکی این روستاست که جزو آثار ملی به ثبت رسیده. این تپه هم ارزش تاریخی، و هم ویژگیهای طبیعی داره و بین طبیعتدوستها حسابی محبوب شده.
روستای مِیَم یکی از منطقههای ییلاقیِ در نزدیکیِ شهر کهکه. در نزدیکیِ این روستا، میلی تاریخی وجود داره، که قدمتش به دوره سلجوقی، یعنی حدود نهصد سال پیش برمیگرده.
روستای بیدِقان بهخاطر بقعهای که در یککیلومتریِ روستا واقع شده، بهنام روستای امامزاده اسماعیل هم شناخته میشه. این بقعه محل دفنِ سه امامزاده، منتسب به امام جعفر صادق است.
بیدقان روستایی کوهستانیِ که مردمش، مثل بیشتر روستاهای این دیار، به کشاورزی و دامداری مشغول هستن. انار، انجیر و گردو هم جزو محصولهای این منطقه به حساب میان.
دهستان خاوه، دومین دهستان این بخشه، که سه تا روستا داره. روستای خاوه، مرکز دهستانه. این منطقه ییلاقی، بسیار خوشآبوهواست، و جاذبههای تاریخی و باستانی هم داره.
خاوِه، مرکز دهستان خاوه به حساب میاد. تاریخ این روستا به اوایل ظهور اسلام برمیگرده و جزو قدیمیترین روستاهای بخش کهکه.
البته یافتههای باستانشناسی از گورستانهای گبری، و همینطور اشیای تاریخی و باستانی مثل ظرفهای سفالی، قدمت این روستا رو به خیلی قبلتر از اسلام پیوند میزنن.
آبوهوای دلپذیر خاوه باعث شده لقب بهشت کوچک بهش بدن. کوههای آب سرد، عبدالوهاب، و سلطان سعد شاه، که رودخونههای فردو و وشنوه از اون سرچشمه میگیرن، از بلندیهای این روستا هستن.
آبشار باغچه نبات بین دو روستای خاوه و فردو قرار گرفته و به همین خاطر، بعضیها اون رو آبشار باغچه نباتِ فُردو، و بعضیها آبشار خاوه میکن. توی خود خاوه هم اون رو بهنام آبشار خَرجال میشناسن، چون در امتداد رودخونه خرجال قرار داره.
دره سنگی یا دره خرجال، قلعه دشت پایین، گورستانهای باستانیِ گبری، برجهای نگهبانی باستانی، و قدمگاه، که مردم محلی عقیده دارن جای پای اسب امام علی، امام اول شیعیانه، فقط تعدادی از جاذبههای گردشگری این روستا هستن.
تیره رو بهنام اسلامآباد هم میشناسن. مردم این روستا به کشاورزی و دامداری مشغول هستن. مهمترین محصولهای تیره هم غلات، صیفیجات، گیلاس، آلبالو، زردآلو، گردو و بادومن.
نکته قابلتوجه اینکه اولین گیلاسی که هر سال وارد بازار قم میشه، گیلاس همین روستاست. بهخاطر شرایط آبوهوایی این منطقه، گیلاس تیره، زودتر از روستاهای اطراف میرسه و بهاصطلاح نوبَرونهست.
وِیْریچ هم یکی از سه روستای دهستان فردوست، که مثل سایر روستاهای این منطقه، زمینهای کشاورزی، و باغهای گیلاس و گردو و بادوم اون معروف هستن.
بیشتر مردم این روستا به فعالیتهای کشاورزی و دامداری مشغولن، و محصولهاشون رو به شهر قم و سایر بخشهای استان میفرستن.
سخن آخر
توی این مقاله پاسارگاد، یه گوشهوکنار شهرستان کهک سر زدیم، که اگرچه شهرستان کوچکی در قلب کشورمونه، ولی بزرگی دل مردمش، انتهایی نداره. اونها با مشکل کمآبی دستوپنجه نرم میکنن، ولی گیلاس تکدونهشون، در همه دنیا طرفدار داره.
اگه زمانی گذرتون به این منطقه ییلاقی و خوشآبوهوا افتاد، سری به آثار تاریخی و باستانیِ اون زدین، سیب و قیسیهاش رو مزه کردین، و از این همه جذابیتهای کهک لذت بردین، سوغاتی پاسارگادیها یادتون نره! سوغاتی شما برای ما، یک کامنت زیر همین مقاله، از حسوحال سفر به کهک باشه!
توجه: اطلاعات این مقاله از منابع اینترنتی گردآوری شده است. در صورت مشاهده هر گونه مغایرت با اطلاعات واقعی میتونین برای ما کامنت بذارین و به ما در بهبود اطلاعات کمک کنین. اگر اطلاعاتی در خصوص هر کدوم از روستاهای این مقاله دارید، اطلاعات تماستون رو برای ما کامنت کنین تا باهاتون تماس بگیریم و این مقاله رو بهبود بدیم
نویسنده: مهدی فیروزی
بلاگر، نویسنده و مترجم هستم. به علوم شناختی، ایدهپردازی، کارآفرینی و زبانهای خارجی علاقه زیادی دارم.